کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کَرِتَم،کَرِتیم! پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کَرِتَم،کَرِتیم!
لهجه و گویش تهرانی
نوکرتم،نوکرتیم
-
واژههای مشابه
-
کرتیم
لغتنامه دهخدا
کرتیم . [ ک ِ ] (ع اِ) کِرتِم . تبر. (آنندراج ) (از اقرب الموارد).تبری که بدان درخت را قطع میکنند. (ناظم الاطباء).
-
کرتم
لغتنامه دهخدا
کرتم . [ ک ِ ت ِ ] (ع اِ) تبر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) .تبر که بدان درخت افکنند. (مهذب الاسماء). کِرتیم .
-
د کرتم
واژهنامه آزاد
(محلی) در کمینتم، در کمین تواَم.
-
جستوجو در متن
-
کرتیم
لغتنامه دهخدا
کرتیم . [ ک ِ ] (ع اِ) کِرتِم . تبر. (آنندراج ) (از اقرب الموارد).تبری که بدان درخت را قطع میکنند. (ناظم الاطباء).
-
کرتم
لغتنامه دهخدا
کرتم . [ ک ِ ت ِ ] (ع اِ) تبر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) .تبر که بدان درخت افکنند. (مهذب الاسماء). کِرتیم .