کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کَرت نمونه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کَرْت
لهجه و گویش بختیاری
kart کرت، باغچه، قطعه کوچکى از زمین که در آن سبزى، گل یا صیفىجات کارند.
-
کَرَت
لهجه و گویش بختیاری
karat دفعه.
-
کَرَت
لهجه و گویش تهرانی
بار،دفعه
-
کرت
واژهنامه آزاد
تاج خروس.
-
کرت
واژهنامه آزاد
کُرْتَ:(korta) در گویش گنابادی یعنی کسی که خود را به کوری و نفهمی میزند ، کسی که خود را به کوچه علی چپ میزند.
-
کَرَت به کَرَت
لهجه و گویش بختیاری
karat be karat دفعه به دفعه.
-
کِرت و کِرت کردن
لهجه و گویش تهرانی
راه رفتن با پاشنه کفش خوابیده و پاها به زمین کشیده شوند.
-
گود کرت
لغتنامه دهخدا
گود کرت . [ گُو ک َ ] (اِخ ) نام محلی بوده است در اصفهان . (از ترجمه ٔ محاسن اصفهان آوی ص 25).
-
گرامی کرت
لغتنامه دهخدا
گرامی کرت . [ گ ِ ک َ ] (اِخ ) پسر جاماسب است . (یشتها پورداود ج 2 ص 87). رجوع به گرامی شود.
-
کرت آباد
لغتنامه دهخدا
کرت آباد. [ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد. تپه ماهور و سردسیر است و 120 تن سکنه دارد. از سراب فتح اللهی وزز مشروب می شود. شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است و ساکنین از طایفه ٔحسنوند می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی...
-
کرت بندی
لغتنامه دهخدا
کرت بندی .[ ک َ ب َ ] (حامص مرکب ) کردبندی . تقسیم مزارع و باغچه ها به قسمتهای تقریباً مساوی . (از فرهنگ فارسی معین ). تقسیمات زمین زراعی و باغچه به قطعات مستطیل شکل محدود به مرزهای برآمده از خاک . و رجوع به کرت شود.
-
کرت کلا
لغتنامه دهخدا
کرت کلا. [ ک ُ رُ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نور مازندران . (از سفرنامه ٔ مازندران رابینو ص 110).
-
check plot 1
کَرت شاهد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] در طرحهای آزمایشی کشاورزی، قطعهای از زمین که بهعنوان شاهد برای مقایسه با دیگر قطعات استفاده میشود
-
علاءالدین کرت
لغتنامه دهخدا
علاءالدین کرت . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ؟ ] (اِخ ) برادر ملک غیاث الدین ، چهارمین از امرای کرت است . و غیاث الدین هنگام رسیدن به امارت با وی اختلاف پیدا کرد و به حمایت اولجاتیو توانست بر او غلبه کند. (از تاریخ مفصل ایران ، مغول ص 378).
-
فراخ کرت
لغتنامه دهخدا
فراخ کرت . [ ف َ ک َ ] (اِخ ) (دریای ...) میان دریای جنوب ایران و اقیانوس هند است . گروهی از خاورشناسان نیز آن را با بحر خزر تطبیق کرده اند. (مزدیسنا و... تألیف معین ج 2 ص 312) : تشتر رایومند فرهمند دگرباره از دریای فرخ کرت برخیزد. (ترجمه ٔ تیریشت ک...