کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کَاهِنٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کهنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: کهنَة، جمعِ کاهن] [قدیمی] kahane = کاهن
-
مچتهد
دیکشنری فارسی به عربی
کاهن
-
کشیشی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
کاهن
-
نایب مناب
دیکشنری فارسی به عربی
کاهن
-
دعانویس
واژگان مترادف و متضاد
رمال، کاهن
-
خلیفه
دیکشنری فارسی به عربی
خليفة , کاهن
-
قاءم مقام
دیکشنری فارسی به عربی
کاهن , نائب
-
کشیش بخش
دیکشنری فارسی به عربی
خوري , کاهن
-
کفبین
واژگان مترادف و متضاد
رمال، فالزن، فالگیر، کاهن
-
پیشگو
واژگان مترادف و متضاد
غیبگو، فالگو، کاهن
-
flamen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلامن، کاهن معبد یکی از خدایان
-
druids
دیکشنری انگلیسی به فارسی
druids، کاهن، فالگیر، کشیش
-
Druid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروید، کاهن، فالگیر، کشیش
-
معاون
دیکشنری فارسی به عربی
کاهن , مساعد , ملحق
-
خانه کشیش بخش
دیکشنری فارسی به عربی
منزل کاهن الابرشية