کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کویچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کویچه
لغتنامه دهخدا
کویچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) زقاق . کوچه . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مصغر کوی است که راه کوچک و تنگ باشد. (برهان ) (آنندراج ). راه کوچک و تنگ . (ناظم الاطباء). معبر کوچک . (فرهنگ فارسی معین ). کوچه . و رجوع به کوچه شود. || محله ٔ کوچک . (فره...
-
کویچه
دیکشنری فارسی به عربی
طوافة
-
جستوجو در متن
-
ذقاق
لغتنامه دهخدا
ذقاق . [ ذُق ْ قا ] (ع اِ) کویچه . کوچه . ج ، اَذِقَّة.
-
buoys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوی، جسم شناور، کویچه، رهنمای شناور، روآبی، روی آب نگاهداشتن، شناور ساختن
-
گومچه
لغتنامه دهخدا
گومچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ) گوچه ٔ تنگ و کم وسعت . (ناظم الاطباء). اما در فرهنگهای دیگر دیده نشدظاهراً مصحف کویچه ، کوچه باشد. رجوع به کوچه شود.
-
کیچه
لغتنامه دهخدا
کیچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) کوچه را گویند. (فرهنگ جهانگیری ). کوچه است که راه تنگ باشد. (برهان ) (آنندراج ). کوچه و راه تنگ . (ناظم الاطباء). کویچه = کوچه . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کوچه شود.
-
طوافة
دیکشنری عربی به فارسی
رهنماي شناور , کويچه , روابي , جسم شناور , روي اب نگاهداشتن , شناور ساختن , دسته الوار شناور بر اب , دگل , قايق مسطح الواري , با قايق الواري رفتن يافرستادن
-
شیبانی
لغتنامه دهخدا
شیبانی . [ ش َ ] (اِخ ) شعبه ٔ دوم از ایل عرب (از ایلات خمسه ٔ فارس ). (جغرافیای سیاسی کیهان ص 87). این شعبه به تیره های ذیل منقسم میگردد : پاپتی ، ابوالحسنی ، اردال ، پلنگی ، تکریتی ، حسانی ، کتی ، کویچه ، کلاریشی ، ولیشاهی ، شاه سواری ، خوشنامی ، ع...