کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کویافت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کویافت
لغتنامه دهخدا
کویافت . (ن مف مرکب ) کوی یافت . (ناظم الاطباء). رجوع به کوی یافت شود.
-
جستوجو در متن
-
گویافت
لغتنامه دهخدا
گویافت . (ن مف مرکب ) مخفف گویافته . به معنی صاحب . (آنندراج ). و شعوری آن را به معنی حرامزاده و بدنفس آورده . اما درست نیست و اصل کلمه «کویافت » است یعنی یافته شده در کوی . سرراهی . سقیط و لقیط.
-
معمری جرجانی
لغتنامه دهخدا
معمری جرجانی . [ م ُ ع َم ْ م َ ی ِ ج ُ ] (اِخ ) مکنی به ابوزراعه از شاعران قریب العهد رودکی بوده است . عوفی او را از شعرای آل سامان دانسته و چنین آرد: امیر خراسان او را گفت شعر چون رودکی گویی . او گفت حسن نظم من از آن بیش است اما احسان و بخشش تو در ...