کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوکر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوکر
لغتنامه دهخدا
کوکر. [ کو ک َ ] (اِ) پنیرک . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به پنیرک شود.
-
کوکر
واژهنامه آزاد
نام پرنده ای است از خانواده کبک که در مناطق گرمسیری زندگی می کند
-
جستوجو در متن
-
coker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکر
-
cocker spaniel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپانیل کوکر، نوعی سگ پاکوتاه
-
Quakers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکر ها، لرزنده، عضو فرقه کویکر
-
اضموط
لغتنامه دهخدا
اضموط. [ اَ ] (ع اِ) اطماط است که رته و بهندی ارتیهه نامند. (فهرست مخزن الادویه ). رته است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و باز در فهرست مخزن الادویه در ذیل اطماط آمده است : اطماط و اطموط و اطبوط اسم بربری رته است . و ابن البیطار نیز در ذیل اطماط آرد: اطماط...