کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوکث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوکث
لغتنامه دهخدا
کوکث . [ ] (اِخ ) شهرکی است از ماوراءالنهر به نزدیکی بشت ، کلسکان ، یوکند، خشکاب . با کشت و برز بسیار و مردمانی درویش . (حدود العالم ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به حدود العالم چ دانشگاه ص 114 شود.
-
جستوجو در متن
-
ماوراءالنهر
لغتنامه دهخدا
ماوراءالنهر.[ وَ ئَن ْ ن َ ] (اِخ ) ناحیتی است که حدود مشرق وی حدود تبت است و جنوب وی خراسان و حدود خراسان و مغرب وی غور است و حدود خلخ و شمالش هم حدود خلخ است . و این ناحیتی است عظیم و آبادان و بسیار نعمت و در ترکستان و جای بازرگانان و مردمانی اند ج...
-
درویش
لغتنامه دهخدا
درویش . [ دَرْ ] (ص ، اِ) خواهنده از درها. (غیاث ). گدا. (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ). سائل یعنی گدائی که با آوازی خوش گاه پرسه زدن شعر خواند. فقیران که گدائی کنند و درآن گاه به آواز خوش شعر خوانند و تبرزین بر دوش و پوست حیوانی چون گوسفند و شیر و امث...