کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوکائین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کوکائین
/kokā'in/
معنی
آلکالوئیدی جامد، سفید مایل به زرد، بیبو، و تلخمزه که از برگهای درخت کوکا استخراج میشود و مصرف دارویی دارد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوکائین
لغتنامه دهخدا
کوکائین . [ ک ُ ] (اِ) ماده ٔ سمی مخدر که از گیاه کوکا گرفته می شود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).مأخوذ از کلمه ٔ کوکا. آلکالوییدی است که از برگ درختچه ٔ کوکا به دست آورند و یکی از داروهای بی حس کننده ٔ موضعی است ، ولی استعمال ممتد این دارو منتهی به ...
-
کوکائین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cocaïne] kokā'in آلکالوئیدی جامد، سفید مایل به زرد، بیبو، و تلخمزه که از برگهای درخت کوکا استخراج میشود و مصرف دارویی دارد.
-
واژههای مشابه
-
کوکائين
دیکشنری عربی به فارسی
کوکاءين
-
جستوجو در متن
-
cocainize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکائین کردن، تخدير كردن با كوكائين، كوكائين زدن، با كوكائين بی حس کردن
-
cocaine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکائین، كوكائين
-
cocainizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکائین کردن
-
cocainism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکائین
-
cocainized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکائین
-
outcooking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خارج از کوکائین
-
cocainization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکائین کردن
-
cocainist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکائین
-
cocainisation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکائین کردن
-
کوکاءین
دیکشنری فارسی به عربی
کوکائين