کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوچوله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوچوله
لغتنامه دهخدا
کوچوله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) کچوله . (فرهنگ فارسی معین ). کچله . اداراقی . اذراقی . خانق الکلب . قاتل الکلب .(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کچوله شود.
-
جستوجو در متن
-
قاتل الکلب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی (=کشندۀ سگ)] (زیستشناسی) [قدیمی] qātelolkalb کوچوله.
-
استریکنین
لغتنامه دهخدا
استریکنین . [ اِ ] (فرانسوی ، اِ) (از یونانی استروخنس ، بمعنی جوزالقی ، اذاراقی ) ماده ٔ سمی که از پوست دانه ٔ اذاراقی (کوچوله ، قاتل الکلب ) گرفته میشود.
-
قاتل الکلب
لغتنامه دهخدا
قاتل الکلب . [ ت ِ لُل ْ ک َ ] (ع اِ مرکب ) خربق . (ذخیره ). خانق الکلب . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). کچله . کوچوله . (برهان قاطع). کچوله . (بحر الجواهر). ادراقی . (تحفه حکیم مؤمن ). اذاراقی و آن داروئی است . (ناظم الاطباء). کرنب دشتی است و آن را چغندر بز...
-
کچوله
لغتنامه دهخدا
کچوله . [ ک ُ ل َ / ل ِ ] (اِ) اسم فارسی اذاراقی است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). قاتل الکلب . (بحر الجواهر). خانق الکلب . کُچُلَه . (یادداشت مؤلف ). کچلا. کوچوله . ازاراقی . (فرهنگ فارسی معین ). گیاهی است از تیره ٔ خرزهره که چندین گونه دارد و همه قی آور...
-
خانق الکلب
لغتنامه دهخدا
خانق الکلب . [ ن ِ قُل ْ ک َ ] (ع اِ مرکب ) اداراقی . اذاراقی . قاتل الکلب . کوچوله . کُچولَه . پیاز سگ . فلوس ماهی . کچلا. در اختیارات بدیعی آمده است : آن را قاتل الکلب هم خوانند و در عمل همان فعل کند بلکه زیادتر اما سگ را زودتر میکشد و وی سم هر حیو...