کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوپن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کوپن
/kopo(e)n/
معنی
ورقهای مخصوص برای دریافت بعضی از اجناس ضروری و مواد غذایی که توسط دولت در بین مردم توزیع میشود؛ کالابرگ.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بن، ژتون، ورقهجیره
برابر فارسی
کالابرگ
دیکشنری
coupon, ration
-
جستوجوی دقیق
-
کوپن
لغتنامه دهخدا
کوپن . [ ک ُ پ ُ ] (فرانسوی ، اِ) ورقه ٔ بهادار منضم به ورقه ٔ اصلی که هنگام پرداخت منافع، آن را جدا کنند. || ورقه ٔ جیره بندی قند وشکر و غیره . برش .(فرهنگ فارسی معین ). بلیط ارزاق و قماش و قند و چای که در جنگ و قحطسال متداول است . (یادداشت به خط مر...
-
کوپن
واژگان مترادف و متضاد
بن، ژتون، ورقهجیره
-
کوپن
فرهنگ واژههای سره
کالابرگ
-
کوپن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: coupon] kopo(e)n ورقهای مخصوص برای دریافت بعضی از اجناس ضروری و مواد غذایی که توسط دولت در بین مردم توزیع میشود؛ کالابرگ.
-
کوپن
فرهنگ فارسی معین
(کُ پُ) [ فر. ] (اِ.) برگ جیره بندی ، کالا برگ (فره ).
-
کوپن
دیکشنری فارسی به عربی
قسيمة
-
واژههای مشابه
-
Koppen climate classification
ردهبندی اقلیمی کوپِن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی ردهبندی اقلیمی مبتنی بر میانگین سالانه و ماهانۀ دما و بارش با در نظر گرفتن پوشش گیاهی که ولادیمیر کوپن ابداع کرد
-
جستوجو در متن
-
coupons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوپن ها، کوپن
-
coupon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوپن
-
قسيمة
دیکشنری عربی به فارسی
کوپن
-
کوپنی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فر - فا. ] (ص نسب .) منسوب به کوپن ، قابل عرضه یا دریافت به وسیلة کوپن .
-
ژتون
واژگان مترادف و متضاد
بن، کوپن
-
vouchered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوپن، شهادت دادن