کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوهستانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوهستانی
لغتنامه دهخدا
کوهستانی . [ هَِ ] (ص نسبی ) کوهی و منسوب و متعلق به کوهستان . (ناظم الاطباء). منسوب به کوهستان . کوهی . جبلی : منطقه ٔ کوهستانی . ناحیه ٔ کوهستانی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کوهستان شود.
-
mountainous terrain
کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] جادهای که شیب آن بین هفت تا بیست درصد متغیر باشد
-
کوهستانی
دیکشنری فارسی به عربی
جبل , جبلي
-
واژههای مشابه
-
mountain tundra
توندرای کوهستانی، سرددشت کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← توندرای آلپی
-
chalet
کلبۀ کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] خانۀ کوچک شیروانیداری که معمولاً چوبی است و در مناطق کوهستانی و سرد برای گذراندن تعطیلات ساخته میشود
-
Gorilla beringei
گوریل کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ نخستینیان و راستۀ نخستیسانان که بزرگترین نخستی خشکیزی است و بیشترین دوشکلی جنسی در آن دیده میشود؛ موها در ابتدا کاملاً سیاه است و ممکن است ظاهری پشمالو داشته باشند
-
mountainous forest, montane forest
جنگل کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که در دامنۀ کوهها میروید
-
mountain refuge
پناهگاه کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اقامتگاهی دورافتاده واقع در ناحیهای کوهستانی که مجموعهای از تسهیلات را در اختیار گردشگران قرار میدهد
-
mountain tundra
سرددشت کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← توندرای آلپی
-
mountain resort
تفریحگاه کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شهرکی با امکانات تفریحی، واقع در مناطق کوهستانی
-
mountain observation
دیدبانی کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مجموعهای از اندازهگیریهای لحظهای وضع هوا که در یک مکان کوهستانی انجام و ثبت میشود
-
mountain station
ایستگاه کوهستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ایستگاه مرتفعی بر روی قله یا در نزدیکی آن که دیدبانی در آنجا تقریباً همانند دیدبانی شرایط هوای آزاد در آن تراز است
-
دره کوهستانی
دیکشنری فارسی به عربی
واد
-
کورهراه کوهستانی
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: kurerâh طاری: rahküra طامه ای: kurareh طرقی: kürarah کشه ای: rahborik نطنزی: kuraǰada