کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کومه 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
cabanna 2, plage 2 (fr.)
کومه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اتاقکی چوبی یا حصیری در ساحل شنی دریا
-
جستوجو در متن
-
kome
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کومه
-
kamas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کومه
-
کپه
دیکشنری فارسی به عربی
کومة
-
پشته کردن
دیکشنری فارسی به عربی
کومة
-
عجول و بی پروا
دیکشنری فارسی به عربی
کومة
-
thunderhead
تندرسر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نامی متعارف برای سندان ابر کومهایبارا که گاه به بخش فوقانی کومهایِ پُفکرده یا کَلِ کومهایبارا نیز گفته میشود
-
rick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریک، کومه، پیچ، پیچ خوردگی، پشته، توده، کومه کردن
-
calvus
کَل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] کومهایبارایی که در آن چند برجستگی در جهت فوقانی وجود دارد و بهتدریج شکل کومهای خود را از دست میدهد
-
common camas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کومه مشترک
-
gum kino
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کومه صمغی
-
کوپا
لهجه و گویش تهرانی
کومه(علف)
-
ricking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریسک کردن، کومه کردن
-
کپر
واژگان مترادف و متضاد
آلونک، عریش، کومه