کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کولنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کولنگ
/kulang/
معنی
= مخنث
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کولنگ
لغتنامه دهخدا
کولنگ . [ ل َ ] (ص ) با ثانی مجهول ، حیز و مخنث و پشت پایی را گویند. (از برهان ). به واو مجهول ، به معنی هیز و مخنث و مأبون . (آنندراج ). حیز و مخنث . (فرهنگ رشیدی ). حیز و مخنث و مأبون . (ناظم الاطباء). مخنث . هیز. پشت پایی . امرد. (فرهنگ فارسی مع...
-
کولنگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] kulang = مخنث
-
کولنگ
فرهنگ فارسی معین
(لَ) (ص .) هیز، مخنث .
-
جستوجو در متن
-
kulang
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کولنگ
-
ناهموار
لغتنامه دهخدا
ناهموار. [ هََ م ْ ] (ص مرکب ) غیرمسطح . درشت . دارای پستی و بلندی . (ناظم الاطباء). پر نشیب و فراز. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). ناصاف . خشن . زمخت . قلمبه . ناخار. درشتناک . حزن : نشیب هاش چو چنگال های شیر درازفرازهاش چو پشت پلنگ ناهموار. فرخی .آب را...