کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کولر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کولر
/kuler/
معنی
دستگاهی که برای خنک کردن هوای ساختمان به کار میرود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
cooler
-
جستوجوی دقیق
-
کولر
لغتنامه دهخدا
کولر. [ ل ِ ] (انگلیسی ، اِ) دستگاهی که هوای اطاق و سالن را خنک کند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
کولر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی:cooler] kuler دستگاهی که برای خنک کردن هوای ساختمان به کار میرود.
-
کولر
فرهنگ فارسی معین
(لِ) ( [ انگ . ] (اِ.) دستگاهی معمولاً برقی برای خنک کردن هوای داخل یک فضا.
-
جستوجو در متن
-
colessor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کولر
-
colure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کولر
-
coruler
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کولر
-
collery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کولر
-
clower
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کولر
-
evaporative cooler
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کولر تبخیری
-
outside caliper
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کولر بیرونی
-
collier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کولر، ذغال سنگ، ذغال گیری، کشتی
-
refrigerants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبرد، کولر، خنک کن، سردکن
-
cooler
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنک کننده، کولر، سردکن، دستگاه خنک کننده
-
refrigerant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبرد، کولر، خنک کن، سردکن، تب بر