کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کولا ب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کولا ب
دیکشنری فارسی به عربی
برکة
-
واژههای مشابه
-
بالا کولا
لغتنامه دهخدا
بالا کولا. (اِخ ) دهی است از دهستان گلیجان رستاق بخش مرکزی شهرستان ساری که در 16 هزارگزی جنوب خاوری ساری بر ساحل خاوری رودخانه ٔ تجن واقع است . ناحیه ایست کوهستانی جنگلی با آب و هوای معتدل و مرطوب و 230تن سکنه . آب آنجا از رودخانه ٔ تجن و چشمه تأمین...
-
کولا ک
دیکشنری فارسی به عربی
عاصفة , عاصفة ثلجية
-
درخت کولا
دیکشنری فارسی به عربی
کولا
-
کولا ک دار
دیکشنری فارسی به عربی
عاصف
-
ماده شیرینی که از برگ ومیوه کولا گرفته میشود
دیکشنری فارسی به عربی
کولا
-
واژههای همآوا
-
کولاب
لغتنامه دهخدا
کولاب . (اِ مرکب ) استخر و تالاب را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء). به معنی آبگیر و استخر و تالاب که آب ایستاده باشد زیرا که کول ، گوی را گویند که در آن آب جمع آید و بایستد و آن را کیلو نیز گویند. (انجمن آرا): باقعة؛ مرغ برحذر که از ترس آنکه شکار گرد...
-
کولاب
لغتنامه دهخدا
کولاب . (اِخ ) نام شهری و مدینه ای هم بوده است . (برهان چ کلکته ص 619). نام شهری . (ناظم الاطباء). ظاهراً مصحف کولان است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به ماده ٔ قبل و کولان شود.
-
کولاب
لغتنامه دهخدا
کولاب . (اِخ ) نام ولایتی است از مضافات بدخشان که آن را ختلان گویند. (برهان چ کلکته ص 619). نام ولایتی از ملک بدخشان که ختلان نیز گویند. (ناظم الاطباء). ظاهراً مصحف کولان شهرکی پاکیزه در حدود ترک از ناحیتی به ماوراءالنهر. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). ...
-
کولاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kulāb ۱. آبگیر؛ تالاب؛ استخر.۲. مرداب؛ کول.
-
کولاب
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) آبگیر، استخر.
-
جستوجو در متن
-
اصفهبد
لغتنامه دهخدا
اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) خورشید، نواده ٔ فرخان اسپهبد. از ملوک طبرستان بود. پدر وی آذرمهر پس از اسپهبد فرخان 12 سال سلطنت کرد. خواندمیر آرد: چون بمقتضای روش سپهر آذرمهر پهلو بر بستر ناتوانی نهاد و پسرش اسپهبد خورشید بحد بلغا نرسیده بود وصی...