کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوفه
لغتنامه دهخدا
کوفه . [ ف َ ] (اِخ ) شهر اکبر عراق که قبةالاسلام و دار هجرت مسلمانان است و سعدبن ابی وقاص آنجا را بنا کرد. (از منتهی الارب ). نام شهری در عراق عرب در کنار رود فرات که در زمان خلیفه ٔ دویم رضی اﷲ عنه بناشده بود. (ناظم الاطباء). نام ناحیه ٔ کوفه به زم...
-
واژههای مشابه
-
کوفة
لغتنامه دهخدا
کوفة. [ ف َ ] (ع اِ) ریگ توده ٔ سرخ گرد یا هر ریگ توده ٔ سنگریزه آمیز. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || عیب . و گویند: لیست به کوفة و توفة. (منتهی الارب ): لیست به کوفة و توفة؛ یعنی در آن عیبی نیست . (از اقرب الموارد).
-
جامع کوفه
لغتنامه دهخدا
جامع کوفه . [ م ِ ع ِ ف َ ] (اِخ ) مسجد معروف کوفه که از ابنیه ٔ بسیار قدیمی و مورد احترام است و یکی از چهار مسجد بزرگی است که در اسلام برای عبادت در آنها فضیلت بیشمار ذکر شده است . یاقوت آرد: اما مسجد کوفه ، روایات بسیار در فضیلت آن ذکر شده از آنجمل...
-
زال کوفه
لغتنامه دهخدا
زال کوفه . [ ل ِ ف َ ] (اِخ ) پیره زنی بود در زمان نوح که اثر طوفان از تنور خانه ٔ او ظاهر شد و به او مضرت نرسانید. (برهان قاطع) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (شرفنامه ٔ منیری ). در آنندراج بیت ذیل را شاهد آورده است :نه زال مدائن کم از پیرزن کوفه نه حجره...
-
ماه کوفه
لغتنامه دهخدا
ماه کوفه . [ هَِ ف َ / ف ِ ] (اِخ )دینور. (مفاتیح العلوم ). و دینور را بدان جهت ماه کوفه نامیدند که اهل کوفه آن را فتح کردند. (از معجم البلدان ). و رجوع به ماه الکوفه و ماه البصره شود.
-
مسجد کوفه
لغتنامه دهخدا
مسجد کوفه . [م َ ج ِ دِ ف َ / ف ِ ] (اِخ ) رجوع به جامع کوفه شود.
-
جستوجو در متن
-
کوفی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به کوفه، شهری در عراق) kufi از مردم کوفه.
-
کوفان
لغتنامه دهخدا
کوفان . [ کو / ک َ ] (اِخ ) کوفه که دار هجرت مسلمانان است . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). کوفه را کوفان نیز گویند. (از اقرب الموارد). رجوع به کوفه شود.
-
فب
لغتنامه دهخدا
فب . [ ف ُب ب ] (اِخ ) جایی در کوفه . (از معجم البلدان ). موضعی است به کوفه . یا بطنی است از همدان . (منتهی الارب ).
-
ذوالکفل
لغتنامه دهخدا
ذوالکفل . [ ذُل ْ ک ِ ] (اِخ ) مشهد ذی الکفل ، از محال کوفه و نزدیک بشهر کوفه و مزار است .
-
مثقب
لغتنامه دهخدا
مثقب . [ م ِ ق َ ] (اِخ ) راه عراق از کوفه تا مکه . (از منتهی الارب ). راهی است بین مکه و کوفه . (از معجم البلدان ).
-
مثقب
لغتنامه دهخدا
مثقب . [ م ِ ق َ] (اِخ ) راهی است میان شام و کوفه . (از منتهی الارب ). طریقی است بین یمامه و کوفه . (از معجم البلدان ).
-
لسان
لغتنامه دهخدا
لسان . [ ل ِ ] (اِخ ) سوادی بود بر پشت کوفه در قدیم . (منتهی الارب ). ظهرالکوفة. (معجم البلدان ). بیرون کوفه .