کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوفتگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کوفتگی
/kuftegi/
معنی
۱. خستگی؛ ماندگی.
۲. آسیبدیدگی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
خستگی، ضربدیدگی، فرسودگی
دیکشنری
bruise, hurt
-
جستوجوی دقیق
-
کوفتگی
لغتنامه دهخدا
کوفتگی . [ ت َ / ت ِ ] (حامص ) صدمه و آسیب و ضرب و پایمالی و لگدکوبی و پاسپری . (ناظم الاطباء). کوفته بودن . (فرهنگ فارسی معین ). صدمت . صفت و چگونگی کوفته . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و بیشتر آن از سر پراکندگی خاطر و کوفتگی طبع در قلم آورده با آن...
-
کوفتگی
واژگان مترادف و متضاد
خستگی، ضربدیدگی، فرسودگی
-
کوفتگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) kuftegi ۱. خستگی؛ ماندگی.۲. آسیبدیدگی.
-
کوفتگی
فرهنگ فارسی معین
(تِ) (حامص .) آسیب دیدگی ، خستگی شدید.
-
واژههای مشابه
-
کوفتگی و شکستگی
فرهنگ گنجواژه
جراحت.
-
جستوجو در متن
-
contusion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخلوط کردن، کوفتگی، کوفتگی انساج، ضغطه
-
contusions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصدومیت، کوفتگی، کوفتگی انساج، ضغطه
-
coffinite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوفتگی
-
ایلائوس
لهجه و گویش تهرانی
زکام با قولنج و کوفتگی
-
کوبیدگی
لغتنامه دهخدا
کوبیدگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) عمل یا حالت کوبیده بودن یا شدن .کوفتگی . و رجوع به کوبیده و کوبیدن و کوفتگی شود.
-
صعدا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: صعداء] [قدیمی] so'adā نفس عمیقی که از خستگی، کوفتگی، یا اندوه کشیده میشود.
-
کفتگی
لغتنامه دهخدا
کفتگی . [ ک ُ ت َ / ت ِ ] (حامص ) کوفتگی . || صدمه . || پیچیدگی . (ناظم الاطباء).
-
خستگی
واژگان مترادف و متضاد
۱. جراحت، ریش، زخم ۲. کوفتگی، درماندگی، فرسودگی ۳. ملالت