کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کوف
/kuf/
معنی
= جغد
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بوف، بوم، جغد
۲. کرکیت
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوف
لغتنامه دهخدا
کوف . (اِ) پرنده ای است به نحوست مشهور که آن را بوم و چغد نیز گویند و آن دو قسم می باشد: کوچک و بزرگ ، کوچک را چغد و بزرگ را بوم خوانند. (برهان ). به معنی بوم است که به نحوست معروف است و بزرگ آن را خرکوف گویند. (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ). کوچ بود وآن ...
-
کوف
لغتنامه دهخدا
کوف . [ ک َ ] (ع مص ) دوباره دوختن کرانه های ادیم را بر یکدیگر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کاف الادیم یکوفه کوفاً؛ اطراف ادیم را دوباره دوخت . (از اقرب الموارد).
-
کوف
واژگان مترادف و متضاد
۱. بوف، بوم، جغد ۲. کرکیت
-
کوف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] kuf = جغد
-
کوف
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) بوم ، جغد.
-
واژههای مشابه
-
پیوترو کوف
لغتنامه دهخدا
پیوترو کوف . [ ی ُ رُ کُف ْ ] (اِخ ) ایالتی به لهستان از طرف شمال به ورشو، و از سوی مشرق به ادونه ، از جانب جنوب بکیلیچه ، و از جهت مغرب به ایالت کالیش محدود میباشد و 12250 هزار گز مربع مساحت دارد. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
بوف، بوم، جغد، کوف، بیغوش.
لهجه و گویش تهرانی
جغد
-
جستوجو در متن
-
جغد
واژگان مترادف و متضاد
بوف، بوم، کنگر، کوف
-
بوف
واژگان مترادف و متضاد
بوم، جغد، کنگر، کوف، کوکنک
-
گوف
لغتنامه دهخدا
گوف . (اِ) بوم ، این لغت در جهانگیری به کاف تازی و در محاوره به کاف فارسی است . (آنندراج ). کوف و جغد. (ناظم الاطباء). بوف . بوم : از شهر همه خرچ خدایان رفتندچون گوف به کنج خانه تنها چونی . حکیم شفائی (از آنندراج ).اما چنانکه از شاهد فوق که آنندراج ن...
-
کوپ
لغتنامه دهخدا
کوپ . (اِ) درختی است که در جنگلهای ایران یافته می شود و برگ آن برای تغذیه ٔ گاو است و کوف نیز گفته می شود. (از جغرافیای اقتصادی کیهان ).
-
کلک
فرهنگ فارسی معین
(کَ لَ یا لِ) = کلیک : 1 - (اِ.) بوم ، کوف . 2 - (ص .) شوم ، نامبارک .
-
بوف
لغتنامه دهخدا
بوف . (اِ) پرنده ای است که به نحوست اشتهار دارد و آنرا بوم نیز گویند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). جغد. (فرهنگ فارسی معین ). مرغی است بنحوست معروف و آنرا کوف و بوم نیز گویند و به جغد مشهور است و بیشتر در ویرانه ها آشیانه کند. (آنندراج ) (جهانگیری ) (ا...