کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوشک مهدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کوشک قوامی
لغتنامه دهخدا
کوشک قوامی . [ ق َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز است و 363 تن سکنه دارد.اهالی در دو محل بالا و پایین سکونت دارند و سکنه ٔ پایین 281 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
townhouse hotel
کوشکمهمانخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مهمانخانۀ مجلل کوچکی معمولاً با کمتر از پنجاه اتاق که در مرکز شهر واقع است متـ . کوشکهتل
-
کوشکهتل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← کوشکمهمانخانه
-
زنگنه ٔ کوشک
لغتنامه دهخدا
زنگنه ٔ کوشک . [ زَ گ َ ن ِ ی ِ ] (اِخ ) طایفه ای از طوایف قشقایی . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 83).
-
درب کوشک
لغتنامه دهخدا
درب کوشک . [ دَ ] (اِخ ) محله ای است در مرکز شهر اسپاهان . (یادداشت مرحوم دهخدا). سر در بزرگی در شهر اصفهان که یگانه باقیمانده ٔ زاویه ای بوده است که در زمان سلطنت رستم بیگ ترکمان (897 - 902 هَ . ق .) ساخته شده و دارای تزیینات و کتیبه ٔ کاشی معرق مور...
-
سبز کوشک
لغتنامه دهخدا
سبزکوشک . [ س َ ] (اِ مرکب ) بمعنی سبز کارگاه که کنایه از آسمان است . (برهان ) (آنندراج ) : خیز در این سبز کوشک نقب زن از دود دل درشکن از آه صبح سقف شبستان او.خاقانی .
-
قلعه کوشک
لغتنامه دهخدا
قلعه کوشک . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان ، واقع در 7هزارگزی شمال خاوری قلعه کلات مرکز دهستان و 43 هزارگزی شمال شوسه ٔ بهبهان به آرو. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری مالاریایی است . سکنه ٔ ...
-
قشلاق کوشک
لغتنامه دهخدا
قشلاق کوشک . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان فشافویه ٔ بخش ری شهرستان تهران واقع در 45 هزارگزی باختر ری و 12 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ قم . این ده در جلگه قرار گرفته و هوای معتدل دارد. سکنه ٔ آن 165 تن است . شغل اهالی زراعت است . این ده جزء کوشک است . (ا...
-
میان کوشک
لغتنامه دهخدا
میان کوشک . (اِخ ) دهی است از دهستان عمارلو بخش رودبار شهرستان رشت ، واقع در 37هزارگزی شمال خاوری لوشان با 240 تن سکنه . آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
-
مهران کوشک
لغتنامه دهخدا
مهران کوشک . [ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برون بخش حومه ٔ شهرستان فردوس ،واقع در 15هزارگزی جنوب باختری فردوس ، سر راه شوسه ٔعمومی بجستان به فردوس . دارای 608 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . مزارع گز، فدروئی و شوران جزء این ده است . (...
-
باب کوشک
لغتنامه دهخدا
باب کوشک . [ ب ِ ] (اِخ ) محله ٔ بزرگیست در اصفهان . مؤلف گوید: این محله هم اکنون آباد و اهل اصفهان آنرا در کوشک گویند. (مرآت البلدان ج 1). و رجوع به معجم البلدان شود.
-
خرم کوشک
لغتنامه دهخدا
خرم کوشک . [ خ ُرْ رَ ](اِخ ) خزعلیه در خوزستان . (از یادداشتهای مؤلف ).
-
کوشک بی بی چه
لغتنامه دهخدا
کوشک بی بی چه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز است که 962 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
علی آباد کوشک بامداد
لغتنامه دهخدا
علی آباد کوشک بامداد. [ ع َ دِ کو ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قنقری بالا (علیا) از بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده واقع در 62 هزارگزی شمال باختری سوریان و 2 هزارگزی راه شوسه ٔ شیراز به اصفهان . ناحیه ای است جلگه و سردسیر، و دارای 308 تن سکنه . آ...
-
قره آغاج کوشک
لغتنامه دهخدا
قره آغاج کوشک . [ ق َ رَ ج ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 19 هزارگزی جنوب خاوری قره آغاج و 43 هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به میانه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن 124 تن . آب آن از ...