کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوشاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوشاب
لغتنامه دهخدا
کوشاب . (اِ) بر وزن و معنی دوشاب است و آن را از شیره ٔ انگور پزند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || ماءالشعیر و آب جو. || آبگوشت و شیره ٔ گوشت . (ناظم الاطباء)(از اشتینگاس ). || احتلام . (ناظم الاطباء). جنابت . (از اشتینگاس ).
-
جستوجو در متن
-
pickerel weed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علف هرز، کوشاب
-
pickerelweed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چای سبز، کوشاب
-
کوداب
لغتنامه دهخدا
کوداب . (اِ) دوشاب است که آن را از شیره ٔ انگور پزند. (از برهان ) (ناظم الاطباء). به فارسی رب عنب است . (فهرست مخزن الادویه ). به فارسی رب عنب است که نیز به فارسی دوشاب گویند. (از آنندراج ). کوشاب . (برهان ) (آنندراج ) : نتوان کرد از کدو کوداب نه ز ر...
-
ماءالشعیر
لغتنامه دهخدا
ماءالشعیر. [ ئُش ْ ش َ ] (ع اِ مرکب ). ماشعیر. (از الابنیه ).آب جو. کوشاب . (ناظم الاطباء). کشکاب . جوآب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آب مقشر مطبوخ جو بحدی که مهرا پخته شده باشد. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). || داروئی که از مطبوخ جو حاصل کنند و به بیمار د...