کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوشا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کوشا
/kušā/
معنی
کسی که در کارها جدوجهد میکند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پرتلاش، جدی، درسخوان، ساعی، سختکوش، فعال، مجاهد، مجد ≠ تنبل، کاهل
دیکشنری
assiduous, diligent, industrious, laborious, painstaking, patient, sedulous, studious, trier
-
جستوجوی دقیق
-
کوشا
لغتنامه دهخدا
کوشا. (نف ) جد و جهد کننده و کوشش نماینده . (ناظم الاطباء). کوشنده . سعی کننده . مقابل تنبل و کاهل . (فرهنگ فارسی معین ). ساعی . جاهد. جادّ. مُجِدّ. جهدکننده در کار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : به هر کار کوشا بباید بدن به دانش نیوشا بباید شدن .فردو...
-
کوشا
فرهنگ نامها
(تلفظ: kušā) [از کوش + ا (پسوند فاعلی و صفت مشبهه)] ،آن که بسیار تلاش و کوشش میکند ، ساعی ، تلاشگر.
-
کوشا
واژگان مترادف و متضاد
پرتلاش، جدی، درسخوان، ساعی، سختکوش، فعال، مجاهد، مجد ≠ تنبل، کاهل
-
کوشا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹کوشان› kušā کسی که در کارها جدوجهد میکند.
-
کوشا
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) جد و جهد کننده ، ساعی .
-
کوشا
دیکشنری فارسی به عربی
دووب , مجتهد
-
جستوجو در متن
-
kosha
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوشا
-
cushaw
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوشا
-
kusha
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوشا
-
ناکوشا
لغتنامه دهخدا
ناکوشا. (ص مرکب ) غیرساعی . تنبل . که فعال و ساعی و کوشا نیست . مقابل کوشا.
-
striver
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک، کوشا
-
فعال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] fa''āl کوشا؛ پُرکار.
-
تخشا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [پهلوی: tuxšāk] [قدیمی] to(a)xšā کوشنده؛ کوشا.
-
مجد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مجدّ] mojed[d] کوششکننده؛ کوشا.