کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کورش کبیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کورش کبیر
لغتنامه دهخدا
کورش کبیر. [ رُ ش ِ ک َ ] (اِخ ) کورش بزرگ . سردودمان و مؤسس سلسله ٔ هخامنشی (559 - 529 ق .م .) پسر کمبوجیه ٔاول یا کمبوجیه دوم در بعضی از مآخذ او را کورش دوم و در برخی دیگر کورش سوم نامیده اند. وی بر آخرین پادشاه ماد موسوم به ایشتوویگو یا آستیاژ خر...
-
واژههای مشابه
-
کورش اول
لغتنامه دهخدا
کورش اول . [ رُ ش ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) «تیس پس » پادشاه پارس در سال 640 ق .م . درگذشت و سلطنت او بین دو پسرش یعنی کورش (سیروس ) و «آریارمن » تقسیم شد. گرچه آریارمن پسر کوچکتر «تیس پس » بود ولی چون پس از استقلال «تیس پس » در فرمانروایی متولد شده بود، او...
-
کورش صغیر
لغتنامه دهخدا
کورش صغیر. [ رُش ِ ص َ ] (اِخ ) کورش کوچک . رجوع به کورش کوچک شود.
-
کورش کوچک
لغتنامه دهخدا
کورش کوچک . [ رُ ش ِ چ َ / چ ِ ] (اِخ ) کورش صغیر. پسرداریوش دوم و پروشات و برادر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی است . کورش کوچک فرمانروایی لیدیه را داشت اما بر برادر خویش بشورید و قصد جان او را کرد و اردشیر فرمان به قتل او داد، لیکن به شفاعت مادرشان پروش...
-
جستوجو در متن
-
کبیر
لغتنامه دهخدا
کبیر. [ ک َ ] (اِخ ) لقب کورش هخامنشی است . رجوع به کوروش کبیر شود.
-
Cyrus the Great
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کورش کبیر
-
کوروش
لغتنامه دهخدا
کوروش . (اِخ ) رجوع به کورش کبیر، کورش کوچک و کورش اول شود.
-
کوروش
واژهنامه آزاد
کورش کبیر؛ نام بنیان گذار سلسلۀ هخامنشی، پسر کمبوجیه _فرماندار پارس_ و ماندانا _شاهدخت ماد. || کورش صغیر یا کورش کوچک؛ نام پسر داریوش دوم هخامنشی که برای گرفتن حکومت بر برادرش، اردشیر دوم، شورید.
-
تنبره
لغتنامه دهخدا
تنبره . [ تَم ْ رِ ] (اِخ ) دشتی در فری ژی که کورش کبیر در آنجا بسال 548 ق .م . کرازس را مغلوب کرد.
-
دائوخوس
لغتنامه دهخدا
دائوخوس . [ءُ خ ُ ] (اِخ ) نام یکی از صاحب منصبان کورش کبیر. (ایران باستان ج 1 ص 352).
-
لیدیه
لغتنامه دهخدا
لیدیه . [ دی ی َ ] (معرب ، اِ) لیدی . ناحیتی به آسیای صغیر. ایالتی از ایران به عهد هخامنشیان . کورش کبیر، اول بار آنجا را گشود. و رجوع به ایران باستان شود.
-
داها
لغتنامه دهخدا
داها. (اِخ ) دها. داه . داهه . نام گروهی از مردم سکائی . آنان که با کورش کبیر جنگیده اند و کورش بدست آنان کشته شده است بر طبق روایت برس کلدانی . (ایران باستان ج 1 ص 470).
-
ساباریس
لغتنامه دهخدا
ساباریس . (اِخ ) نام پسر پادشاه ارمنستان معاصر کورش کبیر است . رجوع به ایران باستان ج 1 ص 310 شود.