کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوردی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کوردی
/kurdi/
معنی
= کوردین
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوردی
لغتنامه دهخدا
کوردی . (اِ) جامه ٔ پشمین را گویند. (برهان ). جامه ٔ پشمین و آن را کوردین نیز گفته اند. (آنندراج ). کوردین . گوردین . گوردی . (فرهنگ فارسی معین ). پلاس پشمین . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : گه خیش با کلاله به سر درکشد فساروز کوردی کند جل و کون پوش هف...
-
کوردی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kurdi = کوردین
-
جستوجو در متن
-
cardia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوردی
-
Corday
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوردی
-
Charlotte Corday
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شارلوت کوردی
-
ویانا
واژهنامه آزاد
در زبان کوردی به معنی دوست داشتنی از ریشه کلمه < وین > یا < ئه وین > به معنی عشق و محبت
-
میچ
واژهنامه آزاد
میچ واژه ی است کوردی .به معنای سقف خانه ،زیر بام گفته میشود.
-
آلا
واژهنامه آزاد
"آلا" یا "ئالا", کلمه ای در زبان کوردی به معنی پرچم, اسم دخترانه
-
اسماوه
واژهنامه آزاد
آسماوه = (آسمان آبی ) در لغت کوردی قدیم آسته به معنی آسمان و ئاو یا آو به معنی آب است آسه م ئاوه بوده که به در طول زمان مختصرا آسماوه شده است
-
کوردین
لغتنامه دهخدا
کوردین . (اِ) به معنی کوردی باشد که جامه ٔ پشمین است . (برهان ) (آنندراج ذیل کوردی ). جامه ٔ پشمین . کوردی . گوردین . گوردی . (فرهنگ فارسی معین ). جامه ٔ پشمین درشت . جامه ٔ نمدین . رشیدی گوردین ضبطکرده . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : کبر کردندی ه...
-
صادق
لغتنامه دهخدا
صادق . [ دِ ] (اِخ ) وی از مردم ادرنه بود و با حسن خطی که داشت کتب بسیار تحریر کرد. این بیت او راست :ساقی سکا کوز قپد و غنی کوردی حبابک آلندوغی هپ اوایدی مجلس ده شرابک .(قاموس الاعلام ).
-
چوپی
واژهنامه آزاد
چوپی=به دستمالی که اولین نفر از سمت چپ گروه رقص کنندگان محلی کوردی در دست میگیرد و آنرا در هوا تکان می دهد چوپی می گویند.میتواند دستمال یا هر چیزی که بشود آنرا تکان داد باشد.
-
کورنوێش
واژهنامه آزاد
کرنش در زبان کوردی از دو بخش "کور" و "نوێش" تشکیل شده است. "کور" بە معنی خم شدن و سر فرود آوردن می باشد. همچنین نوێش/نوێژ مترادف با نماز است. روی هم کلمە کرنش به معنی خم شدن برای نماز است
-
آوش
واژهنامه آزاد
آوش یک کلمه ی کوردی که از دو بخش آو که به معنی آب و بَش به معنی سهم می باشد گرفته شده که میشود کسی که آب پخش میکند یا همان ساقی و همچنین این کلمه آوش نام شخصی بوده که در منطقه ای کوهستانی و زیارتی در حدود 80 کیلومتری جنوب شرق کرمانشاه در منطقه ی زیار...