کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کودکسرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
day nursery
کودکسرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اتاق یا محلی خاص در مهمانخانه/ هتل که در آن از کودکان مراقبت میشود
-
واژههای مشابه
-
کودک
لغتنامه دهخدا
کودک . [ دَ ] (ص ) کوچک . صغیر. (فرهنگ فارسی معین ). پهلوی ، کوتک بمعنی صغیر. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). صورت دیگر آن کوچک است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کوچک شود. || (اِ) طفل و بچه خواه پسر باشد و یا دختر. (ناظم الاطباء). فرزندی که به ح...
-
کودک
واژگان مترادف و متضاد
بچه، جوان، خردسال، رود، صبی، طفل، نوباوه، نوباوه، نوجوان
-
کودک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: kōtak] kudak بچه؛ پسر یا دختر خردسال.
-
کودک
فرهنگ فارسی معین
(دَ) [ په . ] (ص .) طفل ، خردسال .
-
کودک
دیکشنری فارسی به عربی
رضيع , طفل , طفل رضيع , فتاة جميلة
-
کودک
واژهنامه آزاد
طفل.
-
سرا
واژگان مترادف و متضاد
۱. بقعه، بیت، خانه، دار، کاشانه، مسکن، منزل ۲. کوشک، قصر
-
سرا
فرهنگ فارسی معین
(سَ) (اِ.)= سرای : 1 - خانه ، مکان . 2 - بنای عالی . 3 - پسوند مکان : کاروانسرا.
-
سرا
لغتنامه دهخدا
سرا. [ س َ ] (اِ) سرای . از پارسی باستان «سراده » ، اوستا «سراذه » ، ارمنی عاریتی و دخیل «سرهک »، «سره » . عربی عاریتی و دخیل سرادق (خانه و بیت ، کوشک و قصر، بنای عالی ). بارگاه . منزلگاه . اندرون و حرم . رجوع کنید به سرای . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معی...
-
سرا
لغتنامه دهخدا
سرا. [ س َ ] (اِخ ) در ساحل نهر اتل است و نهر اتل بصحراء قفچق است و سرا برساحل آن است . (ابن بطوطه ، از یادداشت بخط مؤلف ).
-
سرا
لغتنامه دهخدا
سرا. [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تورجان بخش بوکان شهرستان مهاباد واقع در 19 هزارگزی جنوب بوکان در مسیر شوسه ٔ بوکان به سقز. هوای آن معتدل و دارای 557 تن سکنه است . آب آنجا از سیمین رود تأمین میشود. محصول آن غلات ، توتون ، حبوب . شغل اهالی زراعت...
-
سرا
لغتنامه دهخدا
سرا. [ س َ ] (اِخ ) قریه ای است در نهاوند. (معجم البلدان ).
-
سرا
لغتنامه دهخدا
سرا. [ س َ ] (از ع ، اِمص ) در عربی بمعنی نرمی و رأفت لیکن به این معنی در آخر همزه است ، فارسیان بدون همزه نیز آرند. (غیاث ) (آنندراج ).