کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کودکانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کودکانه
/kudakāne/
معنی
به روش کودکان؛ مانند کودکان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بچگانه، طفلانه، کودکوار، کودکوش
دیکشنری
baby, childish, infantile, jejune, juvenile, toy
-
جستوجوی دقیق
-
کودکانه
لغتنامه دهخدا
کودکانه . [ دَ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) بچگانه وبطور بچگی . (ناظم الاطباء). بچگانه . همچون طفلان . (فرهنگ فارسی معین ). چون کودکان . و رجوع به کودک شود.
-
کودکانه
واژگان مترادف و متضاد
بچگانه، طفلانه، کودکوار، کودکوش
-
کودکانه
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) kudakāne به روش کودکان؛ مانند کودکان.
-
کودکانه
فرهنگ فارسی معین
(دَ نِ) (ق .) مانند کودکان بودن مجازاً: غیرمنطقی ، نامعقول .
-
جستوجو در متن
-
childishly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودکانه
-
childlier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودکانه
-
kidlike
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودکانه
-
nurseryful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودکانه
-
طفلانه
واژگان مترادف و متضاد
بچگانه، کودکانه
-
پاپا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: papa] pāpā عنوان کودکانه به پدر.
-
infantine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوزادان، کودکانه
-
childly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودکانه، بچگانه، مثل بچه
-
گُمِلَک
لهجه و گویش بختیاری
gomelak پریدن، پرش کوتاه کودکانه.
-
هاپیشته
واژهنامه آزاد
در قصه های کودکانه، صدای ناشی از عطسه کردن