کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کودتا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کودتا
/kudetā/
معنی
توطئه و قیام ناگهانی بخشی از طبقۀ حاکم برای براندازی حکومت و تشکیل دولت جدید.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
براندازی، شورش
فعل
بن گذشته: کودتا کرد
بن حال: کودتا کن
دیکشنری
coup, coup d'état
-
جستوجوی دقیق
-
کودتا
لغتنامه دهخدا
کودتا. [ دِ ] (فرانسوی ، اِ) برانداختن حکومت با استفاده از قوای نظامی کشور و تسلط بر اوضاع و روی کار آوردن حکومتی نو. رجوع به لاروس شود.
-
کودتا
واژگان مترادف و متضاد
براندازی، شورش
-
coup d'état
کودتا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] اقدام برنامهریزیشدۀ بخشی از حکومتگران برای سرنگونی هیئت حاکمۀ موجود که ممکن است با توسل به نیروی نظامی صورت پذیرد
-
کودتا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: coup d'état] (سیاسی) kudetā توطئه و قیام ناگهانی بخشی از طبقۀ حاکم برای براندازی حکومت و تشکیل دولت جدید.
-
کودتا
فرهنگ فارسی معین
(دِ) [ فر. ] (اِ.) ساقط کردن حکومتی به طور ناگهانی از طریق نیروهای نظامی .
-
کودتا
دیکشنری فارسی به عربی
انقلاب
-
واژههای مشابه
-
طراحی کودتا
دیکشنری فارسی به عربی
تدبير الإنقلاب
-
ناکام ساختن کودتا
دیکشنری فارسی به عربی
إحباط الإنقلاب
-
جستوجو در متن
-
couping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودتا
-
coup d'oeil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودتای کودتا
-
coups
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودتاها، کودتا
-
coup
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودتا، بر هم زدن
-
تدبير الإنقلاب
دیکشنری عربی به فارسی
طراحي کودتا