کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کوخ
/kux/
معنی
۱. خانۀ بیپنجره.
۲. خانهای که کشاورزان و فالیزبانان میان کشتزار برای خود درست میکنند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
hovel, hut, shanty, worm
-
جستوجوی دقیق
-
کوخ
لغتنامه دهخدا
کوخ . [ کو / ک ُ ] (اِ) خانه ای باشد که آن را از چوب و نی و علف سازند. (برهان ). خانه ٔ خرپشته که از چوب و علف و نی سازند، بخلاف کاخ که خانه ٔ عالی را گویند و کوخ در قاموس نیز آمده که خانه ای که روزن نداشته باشد. ج ، اکواخ . (از آنندراج ). خانه ٔ نیی...
-
کوخ
لغتنامه دهخدا
کوخ .(معرب ، اِ) کازه ای از نی و کلک و مانند آن بی روزن ، کاخ مثله . ج ، اکواخ ، کوخان ، کیخان ، کِوَخة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کوخ و کاخ ؛ خانه ای که از نی برآورده باشند بی روزن و هر دو کلمه دخیل است . (از اقرب الموارد): مُحَرَّد؛ الکوخ فارس...
-
کوخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) kux ۱. خانۀ بیپنجره.۲. خانهای که کشاورزان و فالیزبانان میان کشتزار برای خود درست میکنند.
-
کوخ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) خانه ای که از علف و نی و چوب ساخته شود.
-
کوخ
دیکشنری عربی به فارسی
کلبه , خانه روستايي , خانه رعيتي , پناهگاه , خيمه , سايبان , کاشانه , الونک , درکلبه جا دادن , هلو , شفتالو , هرچيز شبيه هلو , چيز لذيذ , زن يا دختر زيبا , فاش کردن , خانه , خانه کوچک وسردستي ساخته شده , زيستن , در کلبه زندگي کردن
-
واژههای مشابه
-
poverty tourism, poorism
کوخگَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بازدید گردشگران از محلههای فقیرنشین برای مشاهدۀ شیوۀ زندگی آنها
-
جستوجو در متن
-
اکواخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ کُوخ] [قدیمی] 'akvāx = کوخ
-
خانه روستایی
دیکشنری فارسی به عربی
کوخ
-
کاشانه
دیکشنری فارسی به عربی
کوخ
-
درکلبه جا دادن
دیکشنری فارسی به عربی
کوخ
-
هلو
دیکشنری فارسی به عربی
کوخ
-
شفتالو
دیکشنری فارسی به عربی
کوخ
-
هرچیز شبیه هلو
دیکشنری فارسی به عربی
کوخ