کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوتاهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کوتاهی
/kutāhi/
معنی
قصور؛ تقصیر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تعلل، تقصیر، سستی، فتور، قصور
۲. کمطولی
فعل
بن گذشته: کوتاهی کرد
بن حال: کوتاهی کن
دیکشنری
briefness, default, delinquency, failure, fault, lowness, neglect, negligence, squatness
-
جستوجوی دقیق
-
کوتاهی
لغتنامه دهخدا
کوتاهی . (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز است و 209 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
کوتاهی
لغتنامه دهخدا
کوتاهی . (حامص ) کمی طول ، ارتفاع یا عمق . مقابل درازی . کوتهی . (فرهنگ فارسی معین ). کم طولی . (ناظم الاطباء). قِصَر. نقیض درازی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : سر ما و در میخانه که طرف بامش به فلک بر شد و دیوار بدین کوتاهی . حافظ.و رجوع به کوتهی شو...
-
کوتاهی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعلل، تقصیر، سستی، فتور، قصور ۲. کمطولی
-
کوتاهی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مقابلِ بلندی و درازی] [مجاز] kutāhi قصور؛ تقصیر.
-
کوتاهی
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) 1 - کمی طول ، ارتفاع یا عمق . 2 - قصور، تقصیر.
-
کوتاهی
دیکشنری فارسی به عربی
ايجاز , تلخيص , خلاصة
-
واژههای مشابه
-
کوتاهی داشتن
لغتنامه دهخدا
کوتاهی داشتن . [ ت َ] (مص مرکب ) کوتاهی کردن . قصور ورزیدن : چشم جادوی تو در دلجویی اهل نیازهیچ کوتاهی ندارد عمر مژگانش دراز. کلیم (از آنندراج ).و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
کوتاهی کردن
لغتنامه دهخدا
کوتاهی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تقصیر کردن و دریغ داشتن . (آنندراج ). قصور کردن . (ناظم الاطباء).تقصیر کردن . قصور کردن . قصور ورزیدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : صفورا شاد گشت و گفت در کار حق و رسانیدن پیغام کوتاهی مکن . (قصص الانبیاء).تا به ...
-
کوتاهی کننده
لغتنامه دهخدا
کوتاهی کننده . [ ک ُ ن َ دَ / دِ ] (نف مرکب ) مقصر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کوتاهی کردن شود.
-
abdomen obstipum
شکمکوتاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] کوتاهی مادرزاد ماهیچۀ مستقیم شکم
-
کوتاهی کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص ل .) تنبلی کردن ، سهل انگاری کردن .
-
حسین کوتاهی
لغتنامه دهخدا
حسین کوتاهی . [ ح ُ س َ ن ِ ] (اِخ ) رجوع به حسین قره چلبی شود.
-
جستوجو در متن
-
لَا يُقْصِرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
كوتاهى نمىورزند - کوتاهی نمی کنند