کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کوبیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کوبیده
/kubide/
معنی
۱. = کوفته
۲. نرمشده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
کوفته، مصدوم، مضروب، مقروع
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کوبیده
لغتنامه دهخدا
کوبیده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) کوفته . مقروع . (فرهنگ فارسی معین ). کوفته شده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || زده . مضروب . (فرهنگ فارسی معین ). || گوشت با نخود یا لپه و یا لوبیاکه کوفته شده باشد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
کوبیده
واژگان مترادف و متضاد
کوفته، مصدوم، مضروب، مقروع
-
کوبیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) kubide ۱. = کوفته۲. نرمشده.
-
واژههای مشابه
-
جاده ٔ کوبیده
لغتنامه دهخدا
جاده ٔ کوبیده . [ جادْ دَ / دِ ی ِ دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) راه صاف شده . جاده ٔ شوسه و کوبیده شده .
-
فلفل کوبیده
دیکشنری فارسی به عربی
فلفل
-
جستوجو در متن
-
بَسّاً
فرهنگ واژگان قرآن
کوبيده ونرم شده (مثل آرد)-کوبيده شدني نگفتني
-
pavings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوبیده شدن
-
sesquisilicate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوبیده شدن
-
coannihilate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوبیده شدن
-
maioid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوبیده
-
نکوبیده
لغتنامه دهخدا
نکوبیده . [ ن َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) کوبیده ناشده . ناکوبیده . مقابل کوبیده . رجوع به کوبیده شود.
-
کسته
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹کوسته، کویسته› [قدیمی] koste ۱. کوفتهشده.۲. (اسم) غلۀ کوبیدهشده؛ غلهای که آن را کوبیده اما هنوز از کاه جدا نکرده باشند.
-
ناکوبیده
لغتنامه دهخدا
ناکوبیده . [ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) کوبیده ناشده . ناکوفته . مقابل کوبیده .