کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کواسج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کواسج
لغتنامه دهخدا
کواسج . [ ک َ س ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ کَوسَج . (اقرب الموارد). رجوع به کوسج شود.
-
جستوجو در متن
-
کوسج
لغتنامه دهخدا
کوسج . [ س َ / ک َ س َ ](معرب ، ص ) فارسی است معرب . (منتهی الارب ). کوسه . فارسی است معرب . (آنندراج ). مأخوذ از فارسی کوسه . (ناظم الاطباء). اثط. و او کسی است که ریش او بر زنخ باشد نه بر رخسارها. ازهری گفت : کوسج در عربی ریشه ای ندارد. بعضی گفته ا...
-
لنجبالوس
لغتنامه دهخدا
لنجبالوس . [ ل َ ج َ ] (اِخ ) و بعد هذا [بعد جزیرة رامنی و جزیرة نیان ] جزائر تدعی لنجبالوس و فیها خلق کثیر عراة، الرجال منهم و النساء غیر ان ّ علی عورة المراءة ورقاً من ورق الشجر... و مایحتاجون من کسوة لانه لا حرّ عندهم ولا برد. (اخبار الصین و الهند...