کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
که کن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
که گذار
لغتنامه دهخدا
که گذار. [ ک ُه ْ گ ُ ] (نف مرکب ) گذرنده از کوه . عبورکننده از کوه . کوه پیما. کوه نورد : از سر گوی زیر او برخاست آن که که گذار بحرگذر.فرخی (دیوان چ عبدالرسولی ص 127).
-
که گیلویی
لغتنامه دهخدا
که گیلویی . [ ک ُه ْ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) قسمی موسیقی . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
که نورد
لغتنامه دهخدا
که نورد. [ ک ُه ْ ن َ وَ ] (نف مرکب ) کوه نورد. کوه پیما. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کوه نورد شود.
-
که نوردی
لغتنامه دهخدا
که نوردی . [ ک ُه ْ ن َ وَ ] (حامص مرکب ) کوه نوردی . کوه پیمایی . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کوه نوردی شود.
-
گاهی که
لغتنامه دهخدا
گاهی که . [ ک ِ ] (حرف ربط مرک-ب ) وقت-ی ک-ه . عن-د.
-
که زدن
لغتنامه دهخدا
که زدن . [ ک ُه ْ زَ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، سرفه ٔ بسیار کردن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
neap tide
کِهکِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک، علوم جَوّ] پایینترین گسترۀ کشندی ماهانه، در زمان تربیع ماه و هنگامی که اثر ماه، اثر خورشید را خنثی کند
-
افرادی که
فرهنگ واژههای سره
کسانیکه
-
حال که
فرهنگ واژههای سره
اکنون که، اکنون که حالا
-
حیف که
فرهنگ واژههای سره
افسوس که
-
درصورتی که
فرهنگ واژههای سره
چنانچه
-
مادامی که
فرهنگ واژههای سره
تا هنگامی که
-
وقتی که
فرهنگ واژههای سره
هنگامیکه
-
چنان که
فرهنگ فارسی معین
(چِ یا چُ کِ) (ق تشب .) به طوری که ، بدانسان که . آن طوری که .
-
پیل که
لغتنامه دهخدا
پیل که . [ ک ِ ] (اِخ ) دهی کوچک از دهستان کشور بخش پاپی شهرستان خرم آباد واقع در 45 هزارگزی جنوب باختری ایستگاه راه آهن سپید دشت و 12 هزارگزی باختر ایستگاه کشور، دارای 36 تن سکنه . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).