کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کهنهنمایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عیب نمایی
لغتنامه دهخدا
عیب نمایی . [ ع َ / ع ِ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (حامص مرکب ) نمایاندن عیب . نشان دادن عیب : عیب نمایی مکن آیینه وارتا نشوی از نفسی عیب دار.نظامی .
-
گندم نمایی
لغتنامه دهخدا
گندم نمایی . [ گ َ دُ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (حامص مرکب ) ریا. دورویی . ریاکاری : تو را بس باد از این گندم نمایی مرا زین دعوی سنگ آسیایی . نظامی .جوفروش است آن نگار سنگدل با من او گندم نمایی میکند. سعدی (طیبات ).رجوع به گندم نما شود.
-
exponential group
گروهِ نمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک گروه لیِ حلپذیرِ همبندِ ساده که در آن نگاشتِ نمایی یکبهیک باشد
-
exponential mapping
نگاشتِ نمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نگاشتی از یک همسایگی کلاف قائم زیرخمینهای از یک خمینۀ ریمانی به خود آن خمینه که واجد ویژگیهای کلی تابعِ نمایی باشد
-
exponential phase
مرحلۀ نمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] مرحلهای از رشد که به علت ثبات شرایط مطلوب، تعداد باکتریها به شکل تصاعدی رو به افزایش است متـ . مرحلۀ لگاریتمی logarithmic phase
-
expressionism
هیجاننمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] شیوهای نوین از بیان تجسمی که هنرمند برای القای هیجانات شدید خود از رنگهای تند و اشکال معوج و خطوط زمخت بهره گیرد
-
acting out
کنشنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رفتاری آشکار در زندگی روزانه که مفری برای بیان تعارضهای هیجانی ناهشیار است
-
bronzing
مفرغنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] تغییر رنگ سطح تاحدیکه ظاهری مفرغی بیابد متـ . برنزنمایی
-
صبح نمایی
لغتنامه دهخدا
صبح نمایی . [ ص ُ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (حامص مرکب ) روشنی نمایاندن . روشن کردن : چون صبحدم عید کندنافه گشایی بگشای سر خم که کند صبح نمایی .خاقانی .
-
exponential distribution
توزیع نمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] فرمولدار
-
exponential function
تابعِ نمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابع f (x)=ax که در آن a عددی ثابت و مثبت است
-
genocopy
ژننمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] خصیصهای ژنی که تقلیدی رُخنمودی از خصیصهای دیگر است که در نتیجۀ سازوکاری متفاوت ایجاد شده است
-
stereoscopy
برجستهنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دانش و فنّاوری ایجاد تصویر ذهنی سهبعدی بر پایۀ عکسهای همپوش از شیء یا بهرهگیری از قابلیت دستگاه بینایی انسان
-
connected line identification presentation, COLP
برخواندهنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که مشاهدۀ شمارۀ مشترک برخوانده و اطلاعات نشانی فرعی او را برای مشترک برخوان میسر کند
-
calling line identification presentation, CLIP
برخواننمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] انتقال شمارۀ تماسگیرنده به سامانۀ دریافتکنندۀ تماس از طریق دستگاه تماسگیرنده یا شبکه