کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کهنمو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کهنمو
لغتنامه دهخدا
کهنمو. [ ک َ ن َ ] (اِخ ) دهی از حومه ٔ بخش اسکو است که در شهرستان تبریز واقع است و 1151 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
کهنمو
واژهنامه آزاد
کهنمو. [ ک َ ن َ ] (اِخ ) دهی از حومه ٔ بخش اسکو است که در شهرستان تبریز واقع است و 1151 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
کهنمو
واژهنامه آزاد
کهنمو. [ ک َ ن َ ] (اِخ ) دهی از حومه ٔ بخش اسکو است که در شهرستان تبریز واقع است و 1151 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
کهنمو
واژهنامه آزاد
کهنمو. [ ک َ ن َ ] (اِخ ) دهی از حومه ٔ بخش اسکو است که در شهرستان تبریز واقع است و 1151 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
کهنمو
واژهنامه آزاد
کهنمو. [ ک َ ن َ ] (اِخ ) دهی از حومه ٔ بخش اسکو است که در شهرستان تبریز واقع است و 1151 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).