کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کهف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مجدالملة و کهف الامة
لغتنامه دهخدا
مجدالملة و کهف الامة. [ م َ دُل ْ م ِل ْ ل َ وَ ک َ فُل ْ اُم ْ م َ ] (اِخ ) لقب مجدالدولةبن فخرالدوله ٔ دیلمی . رجوع به رستم بن علی و رستم بن فخرالدوله و مجدالدوله ابوطالب رستم شود.
-
واژههای همآوا
-
کحف
لغتنامه دهخدا
کحف . [ ک َ ] (ع اِ) عضو. ج ، کُحوف . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به کحوف شود.
-
کَهْفِ
فرهنگ واژگان قرآن
غار وسيع و بزرگ
-
جستوجو در متن
-
کهوف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ کهف] [قدیمی] kohuf = کهف
-
کاو
دیکشنری فارسی به عربی
کهف
-
مقعر
دیکشنری فارسی به عربی
کهف
-
مجوف کردن
دیکشنری فارسی به عربی
کهف
-
درغارجادادن
دیکشنری فارسی به عربی
کهف
-
حفره زیرزمینی
دیکشنری فارسی به عربی
کهف
-
چال
دیکشنری فارسی به عربی
حفرة , کهف
-
مغاک
دیکشنری فارسی به عربی
کهف , هاوية
-
شکفت
واژگان مترادف و متضاد
زاغه، غار، کهف
-
مجوف
دیکشنری فارسی به عربی
خزرة , کبسولي , کهف
-
غار
دیکشنری فارسی به عربی
عرين , کهف , مدفن