کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنگره ملی خلق چین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
دبیر اجرایی کنگره
دیکشنری فارسی به عربی
الأمين التنفيذي للمؤتمر
-
کنگره دار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
طاحونة , نتوء
-
عمارت کنگره درشهر واشینگتن
دیکشنری فارسی به عربی
کابيتول
-
جستوجو در متن
-
People's Republic of China
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جمهوری خلق چین
-
خلق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] xalq ۱. بهوجود آوردن؛ آفریدن؛ آفرینش.۲. (اسم) [مجاز] مردم یک کشور: خلق چین.۳. (اسم) [مجاز] مردم؛ مردمان.۴. (تصوف، فلسفه) جهان مادی.
-
پریدخت
لغتنامه دهخدا
پریدخت . [ پ َ دُ ] (اِخ ) در داستانهای ملی ایران نام دختر پادشاه چین است که سام پسر نریمان عاشق او شد و زال پدر رستم ازو زاد.
-
تایپه
لغتنامه دهخدا
تایپه . [پ ِ ] (اِخ ) نام قدیمی آن «تایهوکو» شهر مهم جزیره ٔ «فرمز» و پایتخت حکومت چین ملی است . 631هزار تن سکنه دارد و یکی از مراکز بازرگانی جزیره ٔ فرمز است .
-
چین
لغتنامه دهخدا
چین . (اِخ ) در مآخذ اسلامی صین قسمت مرکزی و شرقی آسیا که بیش از یک دوم این قاره را اشغال کرده است بر طبق مآخذ سازمان ملل متحد، از حیث وسعت سومین مملکت کره ٔ زمین است (اولی اتحاد جماهیر شوروی و دومی کانادا) پرجمعیت ترین ممالک زمین . نیز هست از شمال ب...
-
منزی
لغتنامه دهخدا
منزی . [ م َ / م ِ ] (اِخ ) نام مملکتی در شمال چین .(ناظم الاطباء). ماچین . مهاچین . (یادداشت مرحوم دهخدا). چین جنوبی که ماچین نیز خوانده می شد در مقابل ختای یعنی چین شمالی . (از تاریخ مغول ص 153 و 161). عبارت است از چین جنوبی که آن را ماچین و مهاچین...
-
کنفوسیوس
لغتنامه دهخدا
کنفوسیوس . [ ک ُ ] (اِخ ) مشهورترین فیلسوف چین (؟ 551 - ؟ 479 ق . م .) و پایه گذار یک سیستم اخلاقی مستحسن بود. او وفاداری به آداب و رسوم ملی و خانوادگی را در درجه ٔ اول اهمیت قرار می داد. (ازلاروس ). نامی ترین فیلسوف و دانشمند چینی . وی موجد طریقه ٔ ...
-
نگارستان
لغتنامه دهخدا
نگارستان . [ ن ِ رِ ] (اِ مرکب ) جای نقش و نگار. محل پرنقش وتصویر. (فرهنگ فارسی معین ). کنایه از باغ پرگل وگیاه رنگارنگ : خجسته خواجه ٔ والا در آن زیبا نگارستان گرازان روی سنبل ها و تازان زیر عرعرها. منوچهری .از وفا رنگی نیابی در نگارستان چرخ رنگ خود...
-
سقلاب
لغتنامه دهخدا
سقلاب . [ س َ ] (اِخ ) نام پسر دوم یافث بن نوح (ع ) بوده که بعد از چین متولد شده ، پس از او کماری که پسر سوم بود، پس از او روس پسر چهارم ، پس از او غز که پسر پنجم بود و خزر پسر ششم خلخ پسر هفتم و ترک پسر هشتم وبارج و سنج گفته اند دوازده پسر داشته و ه...
-
شورای امنیت
لغتنامه دهخدا
شورای امنیت . [ ی ِ اَ نی ی َ ] (اِخ ) یکی از تشکیلات اصلی سازمان ملل متحدکه دارای یازده عضو سازمانی است از آن جمله پنج عضوآن اعضای دایمی شوری را تشکیل میدهند و آنها عبارتند از: جمهوری خلق چین ، فرانسه ، اتحاد جماهیر شوروی ، کشورهای متحده ٔ بریتانیای...
-
خلیفتی
لغتنامه دهخدا
خلیفتی . [ خ َ ف َ ] (حامص ) جانشینی . قائمقامی . نائب منابی : مملکت خانیان صد بستاندبر در ماچین خلیفتی بنشاندمرز خراسان بمرز روم رساندلشکر چین از عراق درگذراند. فرخی .منشور هرون بولایت خوارزم بخلیفتی خداوندزاده امیر سعیدبن مسعود نسخت کردند. (تاریخ ب...
-
قانون اساسی
لغتنامه دهخدا
قانون اساسی . [ ن ِ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قانون یک سلسله قواعدی است که شکل حکومت و سازمان قوای سه گانه ٔ کشور و امتیازات و تکالیف افراد را نسبت بدولت بیان میکند. مسائلی که معمولاً در قانون اساسی حل و فصل میشود عبارت است از:شکل حکومت (سلطنتی یا...