کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنکر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کنکر
لغتنامه دهخدا
کنکر. [ ] (اِ) رجوع به کنگر و لغت فرس اسدی چ اقبال ص 163 شود.
-
کنکر
لغتنامه دهخدا
کنکر. [ ک ِ ک ِ ](اِخ ) لقب ابوخالد وردان کابلی . رجوع به ابوخالد کابلی در همین لغت نامه و نامه ٔ دانشوران ج 1 ص 90 شود.
-
جستوجو در متن
-
ابوخالد کابلی
لغتنامه دهخدا
ابوخالد کابلی . [ اَ ل ِ دِ ب ُ ] (اِخ ) وردان ، ملقب به کنکر. او از اصحاب علی بن الحسین علیهماالسلام است و گویند پس از شهادت حضرت حسین بن علی علیه السلام همه ٔ شیعیان از مذهب خویش بگشتند جز چهارتن و آنان ابوخالد کابلی و یحیی بن ام طویل و جبیربن مطعم...