کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کنون
/konun/
معنی
= اکنون
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کنون
لغتنامه دهخدا
کنون . [ ک َ ] (اِ) کندو باشد و آن ظرفی است بزرگ از گل ساخته که غله در آن کنند. (برهان ) (آنندراج ). کندو. (فرهنگ رشیدی ). تبدیل کنور به معنی کندوست . (انجمن آرا) (آنندراج ). کندو و خنور گلی که در آن غله ریزند. (ناظم الاطباء) : نیست ما را مشت گندم در...
-
کنون
لغتنامه دهخدا
کنون . [ ک ُ ] (ق ) به معنی اکنون آمده یعنی این زمان و حالا و الحال و الان و از «کنون » گاهی کاف را حذف نموده «نون » گویند... و گاهی «نون » را حذف کنند و الف بر «کنون » بیفزایند و «اکون » گویند و در خوارزم بسیار شنیده ام . (انجمن آرا) (از آنندراج ). ...
-
کنون
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [قدیمی] konun = اکنون
-
کنون
فرهنگ فارسی معین
(کُ نُ) (ق .) اکنون ، اینک .
-
واژههای مشابه
-
nowcast
کنونبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] پیشبینی وضع هوا تا چند ساعت آینده
-
قاسم کنون
لغتنامه دهخدا
قاسم کنون . [ س ِ م ِ ک َن ْ نو ] (اِخ ) ابن محمدبن قاسم بن ادریس از بازماندگان امیران ادریسی در دومین دولت آنان در ردیف مراکش است . وی در قلعه ٔ «حجرالنسر» مستقر گردید و بر شهرهای غرب دور جزشهر فاس که مردم آن زیر بار اطاعت وی نرفتند حکومت کرد و برای...
-
هم کنون
فرهنگ فارسی عمید
(قید) ‹هماکنون› [قدیمی] hamkonun همیندم؛ همینلحظه.
-
تا کنون
دیکشنری فارسی به عربی
رغم ذلک
-
کِما کنون
لهجه و گویش بختیاری
kemâ kanun کُما کَنان، فصل چیدن کُما.
-
کووش کَنون
لهجه و گویش بختیاری
kowš kanun کفش کنان، محل نگهدارى کفش.
-
جستوجو در متن
-
فعلی
فرهنگ واژههای سره
کنون
-
by far
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تا کنون
-
soever
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تا کنون