کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنش گر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
acting out
کنشنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رفتاری آشکار در زندگی روزانه که مفری برای بیان تعارضهای هیجانی ناهشیار است
-
agent 3
کنشوَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کنشگری که قابلیت انجام دادن کار هدفمند یا اِعمال قدرت سیاسی را دارد
-
agency 5
کنشوَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] قابلیت انجام دادن کار سیاسی هدفمند یا اِعمال قدرت سیاسی
-
نیکی کنش
لغتنامه دهخدا
نیکی کنش . [ ک ُ ن ِ ] (ص مرکب ) نیک رفتار. نیکوفعال . مقابل بدکنش : چو نیکی کنش باشی و بردبارنباشی به چشم خردمند خوار. فردوسی .بپرسیدش از راد و خردک منش ز نیکی کنش مردم و بدکنش .فردوسی .
-
gene action
ژنکنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] کارکرد یک ژن در تعیین رُخنمود یک فرد
-
action potential
پتانسیل کنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] تغییر گذرا و پیشروندۀ پتانسیل الکتریکی در امتداد غشاهای تحریکپذیر در هنگام فعالیت
-
interaction 1
برهمکنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] انتقال و تبادل انرژی میان دو ذره یا بین ذره و موج
-
هم کنش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) hamkoneš همکار؛ همکردار.
-
action integral
انتگرال کنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← متغیر کنش
-
کنش کاو
دیکشنری فارسی به عربی
احفر
-
کنش وری
دیکشنری فارسی به عربی
نشاط
-
کنش ور
دیکشنری فارسی به عربی
نشيط
-
کنش کردن
دیکشنری فارسی به عربی
فعل
-
راه کنش
واژهنامه آزاد
راه کُنِش: برنامۀ کار، برنامۀ کار گروه یا فرد، برابر با واژۀ انگلیسی تاکتیک در متون مدیریتی و فرماندهی عملیاتی.
-
کنش پرداز
واژهنامه آزاد
"کنش پرداز" که توسط فرهنگستان زبان فارسی به صورت "راهکنش شناس"، مصوب شده است معادل "Tactician" در زبان انگلیسی می باشد. کارشناس راهکنش یا کنش پرداز کسی است که فارغ از نتایج و سمت و سوی کلان (استراتژی یا راهبرد) در راستای رسیدن به نتایج خرد اقداماتی ا...