کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کنش کاو
دیکشنری فارسی به عربی
احفر
-
کنش وری
دیکشنری فارسی به عربی
نشاط
-
کنش ور
دیکشنری فارسی به عربی
نشيط
-
کنش گر
دیکشنری فارسی به عربی
نشيط
-
کنش کردن
دیکشنری فارسی به عربی
فعل
-
راه کنش
واژهنامه آزاد
راه کُنِش: برنامۀ کار، برنامۀ کار گروه یا فرد، برابر با واژۀ انگلیسی تاکتیک در متون مدیریتی و فرماندهی عملیاتی.
-
کنش پرداز
واژهنامه آزاد
"کنش پرداز" که توسط فرهنگستان زبان فارسی به صورت "راهکنش شناس"، مصوب شده است معادل "Tactician" در زبان انگلیسی می باشد. کارشناس راهکنش یا کنش پرداز کسی است که فارغ از نتایج و سمت و سوی کلان (استراتژی یا راهبرد) در راستای رسیدن به نتایج خرد اقداماتی ا...
-
کنش و واکنش
لغتنامه دهخدا
کنش و واکنش . [ ک ُ ن ِ ش ُ ک ُ ن ِ ] (ترکیب عطفی ) عمل و عکس العمل . (از یادداشت به خطمرحوم دهخدا). و رجوع به «کنش » و «عکس العمل » شود.
-
speech act theory
نظریۀ کنش گفتاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نظریهای در کاربردشناسی زبان که از سوی آستین مطرح شد و به مطالعۀ کنشهای گفتاری میپردازد
-
interoperable
همکنشپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ویژگی نرمافزاری که قابلیت همکنشپذیری با سامانههای دیگر را دارد
-
interoperability
همکنشپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] قابلیت ارتباط و کارکردن سازگار دو یا چند افزاره یا برنامۀ نرمافزاری با هم در یک شبکه
-
action-reaction law
قانون کنش ـ واکنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] قانون سوم نیوتون در مکانیک که براساس آن اگر جسمی به جسم دیگر نیرو وارد کند، جسم دوم نیروی مخالفی به نام نیروی واکنش بر جسم اول وارد میکند
-
action at a distance
کنش از دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] برهمکنش دو جسم که در فاصلهای از یکدیگر قرار دارند
-
indirect speech act
کنش گفتاری غیرمستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] کنش گفتاریای که در آن معنایی که القا میشود متناظر با صورت نیست
-
direct speech act, speech act
کنش گفتاری مستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گفتهای که با بیان آن کنشی همچون امر یا تهدید یا ترغیب محقق میشود متـ . کنش گفتاری speech act