کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کنشت
/ke(o)nešt/
معنی
عبادتگاه غیرمسلمانان؛ عبادتگاه یهودیان: ◻︎ تو را آسمان خط به مسجد نبشت / مزن طعنه بر دیگری در کنشت (سعدی۱: ۱۷۶).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
دیر، صومعه، عبادتگاه، کنیسه، معبد
دیکشنری
church, sanctuary, synagogue
-
جستوجوی دقیق
-
کنشت
لغتنامه دهخدا
کنشت . [ ک ِ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پایروند است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه واقع است و 170 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
کنشت
لغتنامه دهخدا
کنشت . [ ک ُ / ک ِن ِ ] (اِ) به معنی آتشکده است و معبد یهودان . (برهان ) (از ناظم الاطباء). آتشکده ٔ پارسیان و محل عبادت آنان بوده چنانکه مسجد و مکه در میان مسلمانان قبله و معبد است . (انجمن آرا) (آنندراج ). آتشکده را گویند. (فرهنگ جهانگیری ) (از فره...
-
کنشت
لغتنامه دهخدا
کنشت . [ ک ُ ن ِ ] (اِمص ) کردار. چنانکه گویند: «بدکنشت »؛ یعنی بدکردار. (از برهان ) (ناظم الاطباء). بدین معنی به ضم اول معادل «کُنِش ». (از حاشیه ٔ برهان چ معین ) : به گفتار گرسیوز بدکنشت نبودی درختی ز کینه به کشت . فردوسی .و رجوع به کُنِش و بدکنشت ...
-
کنشت
واژگان مترادف و متضاد
دیر، صومعه، عبادتگاه، کنیسه، معبد
-
کنشت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [آرامی] ‹کنش، کنست› [قدیمی] ke(o)nešt عبادتگاه غیرمسلمانان؛ عبادتگاه یهودیان: ◻︎ تو را آسمان خط به مسجد نبشت / مزن طعنه بر دیگری در کنشت (سعدی۱: ۱۷۶).
-
کنشت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [قدیمی] ko(e)nešt = کنش
-
کنشت
فرهنگ فارسی معین
( کِ یا کُ نِ) [ په . ] (اِ.) 1 - معبد یهودیان (خصوصاً). 2 - عبادتگاه ، کافران (عموماً).
-
کنشت
واژهنامه آزاد
(konesht) معادل راکتور(reactor)
-
واژههای مشابه
-
کِنِشْتْ
لهجه و گویش بختیاری
kenešt جویدن، خوردن. hamiša dun-es be kenešta>:همیشه در حال خوردن است> .
-
کَعبه و کِنِشت
فرهنگ گنجواژه
معبد، پرستشگاه.
-
مسجد و کنشت
فرهنگ گنجواژه
معبد.
-
واژههای همآوا
-
کِنِشْتْ
لهجه و گویش بختیاری
kenešt جویدن، خوردن. hamiša dun-es be kenešta>:همیشه در حال خوردن است> .