کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنسل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کنسل
معنی
(کَ س ) [ انگ . ] (اِ.) لغو، فسخ .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کنسل
فرهنگ فارسی معین
(کَ س ) [ انگ . ] (اِ.) لغو، فسخ .
-
کنسل
فرهنگ فارسی معین
(کُ سُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - پیش آمدگی بنا به داخل پیاده رو، تیری که یک سر آن درگیر و سر دیگر آن آزاد باشد. 2 - میزی کم عرض در کنار دیوار و چسبیده به آن که معمولاً آیینه ای بر روی آن یا دیوار مقابل آن قرار دارد. 3 - قسمتی از جلو داشبورد ماشین در فاصلة ب...
-
واژههای مشابه
-
کنسل شدن
واژهنامه آزاد
به هم خوردن.
-
کنسل کردن
واژهنامه آزاد
به هم زدن.
-
جستوجو در متن
-
دُلّیْد
لهجه و گویش گنابادی
dolida در گویش گنابادی پشیمان شدن از انجام کاری یا کنسل شدن آن را دُلّیْدَنْ گویند.
-
Unsubscribe
واژهنامه آزاد
کنسل کردن یک تصویب . غیر فعال کردن فرستادن یک ایمیل (اینترنت)
-
بِدُلّیْدی
لهجه و گویش گنابادی
bedillidi در گویش گنابادی یعنی کنسل شد ، فراموش شد ، از بین رفت ، پشیمان شدن از انجام کاری را دُلّیْدَنْ گویند.
-
بِتُلّیْدَ
لهجه و گویش گنابادی
betollida در گویش گنابادی یعنی خراب شدن ، تخریب شدن ، افتادن ، کنسل شدن ، پشیمان شدن ، از بین رفتن منشاء یک فکر یا عمل
-
وَرْشِلْپیدی
لهجه و گویش گنابادی
warshelpidi در گویش گنابادی یعنی کنسل شد ، پشیمان شدن از انجام کاری ، گذشت ، زمان گذشت ، تکان خورد ، سرریز شد.