کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنتس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کنتس
معنی
(کُ تِ) [ فر. ] (اِ.) لقب همسر یا دختر کنت .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
countess
-
جستوجوی دقیق
-
کنتس
لغتنامه دهخدا
کنتس . [ ک ُ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) زن کنت یا بیوه ٔ کنت . || زنی که مالک یک کنت نشین باشد. (از لاروس ).
-
کنتس
فرهنگ فارسی معین
(کُ تِ) [ فر. ] (اِ.) لقب همسر یا دختر کنت .
-
کنتس
دیکشنری فارسی به عربی
کونتيسة
-
جستوجو در متن
-
concents
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کنتس
-
کونتيسة
دیکشنری عربی به فارسی
کنتس
-
countess
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حرف حساب، کنتس
-
countesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسباب بازی ها، کنتس
-
لاسوز
لغتنامه دهخدا
لاسوز. (اِخ ) هانریت کنتس دو. شاعره ٔ مشهور به زیبائی . (1618-1673 م .).
-
استرن
لغتنامه دهخدا
استرن .[ اِ ت ِ ] (اِخ ) رجوع به اگو (کنتس دُ...) شود.
-
ژاکلین
لغتنامه دهخدا
ژاکلین . [ ک ِ ] (اِخ ) کنتس هِنوت و هلند و زلاند متولد به لاهه (1401-1436 م .).
-
ژان پلانتاژنه
لغتنامه دهخدا
ژان پلانتاژنه .[ ن ِ پ ِ ژِ ن ِ ] (اِخ ) نام ملکه ٔ سیسیل و کنتس تولوز متوفی در سال 1200 م .
-
ژان
لغتنامه دهخدا
ژان . (اِخ ) کنتس فلاندر و هنو دختر بودوآن نهم کنت فلاندر و امپراطور قسطنطنیه ، متوفی در 1249 م .
-
لامت
لغتنامه دهخدا
لامت . [ م ُ ] (اِخ ) ژان کنتس دو. نام زنی فتنه جوی . مولد فن تت (اُب ) (1756-1791 م .).
-
داش
لغتنامه دهخدا
داش . (اِخ ) گابریل . ملقب به کنتس ، نویسنده ٔ فرانسوی . متولد پاریس (1804-1872 م .).