کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنترباس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کنترباس
/kont[e]rbās/
معنی
ساز زهی شبیه ویولنسل ولی بزرگتر و با صدای بمتر که هنگام نواختن انتهای آن بر روی زمین قرار میگیرد و نوازنده بهصورت ایستاده آن را مینوازد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کنترباس
لغتنامه دهخدا
کنترباس . [ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) بزرگترین و بم ترین آلات موسیقی ، و آن از سازهای اصلی و شبیه ویولن و ویولن سل است ، ولی انتهایش به زمین متکی است و نوازنده ، آن را ایستاده می نوازد. (از فرهنگ فارسی معین ). || نوعی از شیپور که صدای آن یک اکتاو از باس م...
-
کنترباس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: contrebasse] (موسیقی) kont[e]rbās ساز زهی شبیه ویولنسل ولی بزرگتر و با صدای بمتر که هنگام نواختن انتهای آن بر روی زمین قرار میگیرد و نوازنده بهصورت ایستاده آن را مینوازد.
-
کنترباس
فرهنگ فارسی معین
(کُ تِ) [ فر. ] (اِ.) بزرگترین و بم ترین آلات موسیقی و آن از سازهای اصلی و شبیه ویولن و ویولن سل است ولی انتهایش به زمین متکی است و ایستاده نواخته می شود.
-
جستوجو در متن
-
string bass
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باس رشته، ویولونسل بم، کنترباس
-
endpin
پایۀ تحتانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] میلۀ قابلتنظیمی که بر بخش تحتانی ویلنسل یا کنترباس نصب میشود متـ . پایه 4
-
آرشه
فرهنگ فارسی معین
(ش ِ) [ فر. ] ( اِ.) چوب باریکی که روی آن چند رشته موی اسب کشیده و برای نواخت ن سازهای زهی مانند ویولون ویولونسل و کنترباس و... به کار می رود.
-
ساز
لغتنامه دهخدا
ساز. (اِ) آلت موسیقی . آنچه که نوازند مانند چنگ و عود و بربط و طنبور و قیچک و قانون و امثال آن . (از برهان ). نی و چنگ و هر چه بنوازند.(رشیدی ). چنگ . (شعوری ). آنچه میزنند مثل رباب و بربط و چغانه و امثال آن . (شرفنامه ٔ منیری ). چیزی که مطربان نوازن...