کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنبث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کنبث
لغتنامه دهخدا
کنبث . [ کُم ْ ب ُ ] (ع ص ) کُنابِث . کنبوث [ کُم ْ ] . درشت و درترنجیده و زفت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). درشت و درترنجیده و زفت و بخیل . منقبض . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). صلب و منقبض . (محیط المحیط).
-
جستوجو در متن
-
کنبوث
لغتنامه دهخدا
کنبوث . [ کُم ْ ] (ع ص ) کنبث . (منتهی الارب )(اقرب الموارد) (آنندراج ). درشت و درترنجیده و زفت و بخیل . (ناظم الاطباء). رجوع به کنبث و کنابث شود.
-
کنابث
لغتنامه دهخدا
کنابث . [ک ُ ب ِ ] (ع ص ) کُنبُث . درشت و درترنجیده و زفت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)
-
درترنجیده
لغتنامه دهخدا
درترنجیده . [ دَ ت ُ رُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) ترنجیده . چین و شکن بهم رسانیده . درهم کشیده . کُنبُث . مُکلَهِزّ: کَلاثب ، کَلثَب ؛ درترنجیده ٔ ترش روی بخیل . اکتزاز، اکلئزاز، اکلنداد، تکردس ، تکنبث ؛ درترنجیده شدن . انکلات ؛ درترنجیده گردیدن . (از م...
-
درشت
لغتنامه دهخدا
درشت . [دُ رُ ] (ص ) زبر. زمخت . خشن . مقابل نرم و لین . اخرش . (تاج المصادر بیهقی ). اخشب . اِرْزَب ّ. (منتهی الارب ). اقض . (تاج المصادر بیهقی ). اقود. اکتل . (منتهی الارب ). ثقنة. (دهار). جادس .جاسی ٔ. جحنش . جرعب . جشیب . جلحمد. جِلَّوذ. خَشِب . ...