کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنار جو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
Ziziphus spina-christi, Christ's Thorn Jujube
عناب کنار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] درخت یا درختچۀ همیشهسبز یا خزانکننده به ارتفاع 3 تا 8 متر، خاردار با برگهای متناوب تخممرغی یا بیضوی یا مستطیلی یا گاه گرد و صاف یا با دندانۀ هلالی و گلهای سفید در حاشیه به قطر 4 تا 7 میلیمتر و با میوۀ شفت به قطر 1 تا 20 سانتیمت...
-
آب کنار
لغتنامه دهخدا
آب کنار. [ ک ِ ] (اِخ ) نام ناحیه ای از طالش دولاب گیلان .
-
کنار آمدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مَ دَ) (مص ل .) سازش کردن ، به تفاهم رسیدن .
-
کنار کشیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) (مص ل .) دست از کاری کشیدن .
-
کنار گرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گِ رِ تَ) (مص م .) در آغوش کشیدن .
-
پیلسته کنار
لغتنامه دهخدا
پیلسته کنار. [ ل َ ت َ / ت ِ ک َ /ک ِ ] (اِخ ) سواحل العاج . رجوع به سواحل العاج شود.
-
پیش کنار
لغتنامه دهخدا
پیش کنار.[ ک َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان سنگر کهدمات بخش مرکزی شهرستان رشت . واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری رشت و 5 هزارگزی جنوب خاور دوشنبه بازار. جلگه ، معتدل مرطوب ، دارای 1266 تن سکنه . آب آن از غازیان رود از سفیدرود. محصول آنجا برنج و ابریشم . شغل ...
-
دره کنار
لغتنامه دهخدا
دره کنار. [ دَرْ رَ ک ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان غارستاق بخش نور شهر آمل . واقع در 46هزارگزی جنوب باختری آمل و 10هزارگزی باختر راه شوسه ٔ آمل به لاریجان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
راسته کنار
لغتنامه دهخدا
راسته کنار. [ ت َ /ت ِ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش صومعه سرای شهرستان فومن که در 6500 گزی شمال صومعه سرای واقعاست . محلی است جلگه یی ، معتدل ، مرطوب ، و سکنه ٔ آن 882 تن میباشد. آب آن از رودخانه ٔ ماسوله و چاههای آرتزین تأمین میشود. مح...
-
فومش کنار
لغتنامه دهخدا
فومش کنار. [ م ِ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان شاهی که دارای 1320 تن سکنه است . آب آن از نهر هتکه و رود تالار و محصول عمده اش برنج ، غله ،پنبه و کتان است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
فریدون کنار
لغتنامه دهخدا
فریدون کنار. [ ف ِ رِ ک ِ ] (اِخ ) قصبه ای از دهستان حومه ٔ بخش بابلسر شهرستان بابل ، واقع در 12هزارگزی باختر بابلسر، سر راه کناره . ناحیه ای است واقع در دشت ، دارای 3000 تن سکنه . از چاه و شعبات رودخانه ٔ هراز مشروب میشود. محصولات آنجا برنج ، صیفی ،...
-
قره کنار
لغتنامه دهخدا
قره کنار. [ ق َ رَ ک ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار که در 123 هزارگزی باختر لار واقع است . سکنه ٔ آن 20 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
مدیم کنار
لغتنامه دهخدا
مدیم کنار. [ م ُ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه عسکر بخش مشیز شهرستان سیرجان در 46هزارگزی جنوب شرقی مشیز بر سر راه مادون به جعفرآباد، در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 285 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه تأمین می شود. محصولش غلات و حبوبات و ش...
-
ناتل کنار
لغتنامه دهخدا
ناتل کنار. [ ت ِ ک ِ ] (اِخ ) از دهات نور مازندران است . (مازندران و استراباد ص 149). یکی از دهستانهای قشلاقی بخش نور شهرستان آمل است و در قسمت شمالی بخش نور بین دهستان اهلمرستاق و ناتلرستاق و دریای خزر و کجرستاق نوشهر قرار دارد. هوایش معتدل و مرطوب ...
-
لاش کنار
لغتنامه دهخدا
لاش کنار. [ ک ِ ] (اِخ ) لاشک . نام موضعی در فیروزکلای کجور. (مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 109).