کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کنارهگیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کنارهگیر
مترادف و متضاد
عزلتنشین، گوشهگیر، معتزل، معتکف
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کنارهگیر
واژگان مترادف و متضاد
عزلتنشین، گوشهگیر، معتزل، معتکف
-
واژههای همآوا
-
کناره گیر
لغتنامه دهخدا
کناره گیر. [ ک َ /ک ِ رَ / رِ ] (نف مرکب ) معتزل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).که دوری گزیند. که گوشه گیرد و دوری کند.
-
کناره گیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] ka(e)nāregir کسی که از مردم دوری گزیند و گوشهنشینی اختیار کند؛ کنارهجو.
-
کناره گیر
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص فا.) عزلت گزیده .
-
جستوجو در متن
-
گوشهگیر
واژگان مترادف و متضاد
تنها، عزلتطلب، عزلتجو، کنارهگیر، گوشهگیر، گوشهنشین، مجرد، معتزل، منزوی