کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کم ک.ن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کَم
فرهنگ واژگان قرآن
چه بسا - چه بسيار
-
کُم
لهجه و گویش بختیاری
kom نبش، گوشه، کُنج (از سمت مُحدّب).
-
کَم
لهجه و گویش تهرانی
زوار غربال
-
کمُ
لهجه و گویش تهرانی
زبانه چوبی
-
کم کم، کم کمک
لهجه و گویش تهرانی
یواش، تدریجی
-
کم کم
فرهنگ فارسی عمید
(قید) ‹کمکمک› kamkam اندکاندک؛ به تدریج.
-
کم کم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ‹گمگم› komkom ۱. صدای کلنگ چاهکن هنگام چاه کندن یا نقب زدن.۲. (اسم) [قدیمی] ریگ روان.
-
کم کم
فرهنگ فارسی معین
(کُ کُ) (اِ.) ریگ روان .
-
کَم ،کم کم،کم کمک،کمکی
لهجه و گویش تهرانی
اندک اندک
-
few-to-few service
خدمات کمبهکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی خدمات در سامانۀ اتوبوسرانی که در آن مسافران را از تعداد کمی ایستگاه مبدأ به تعداد کمی ایستگاه مقصد انتقال میدهند
-
کم کم تزریق کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اغرس
-
کم کم فهماندن
دیکشنری فارسی به عربی
اغرس
-
short oil
کمروغن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ویژگی رزینی که محتوای روغن آن کم است
-
hypoplasia
کمرویشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] کاهش تعداد یا رشد یاخته در بافت
-
oligospermia, oligozoospermia
کمزامگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ناکافی بودن شمار زامهها در منی