کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کم کم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
inanition
کمجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ضعف و تحلیل جسمانی شدید و کاهش وزن به علت گشنهمانی یا عدم جذب غذا
-
TDS, total dissolved solids
کَمجَم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مجموعۀ مواد جامد محلول در آب متـ . کل مواد جامد محلول
-
hypogeusia, amblygeusia, hypogeusesthsia, gustatory hypoesthesia
کمچشایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] کم شدن توانایی چشیدن و تشخیص طعم
-
oligomenorrhea
کمدشتانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دشتانی که مقدار یا دفعات آن کمتر از حالت بهنجار باشد
-
hypopnea
کمدَمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تنفس سطحیتر یا کندتر از حالت عادی
-
maximin
بیشینکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] در نظریۀ بازیها، ویژگی راهبردی که کمترین میزان خطر پیشِ روی دو بازیگر را به حداکثر میرساند
-
کُمِ تیشه
لهجه و گویش بختیاری
kom-e tiša پشتِ ستبر تیشه.
-
کُمِ داس
لهجه و گویش بختیاری
kom-e dâs محل اِتصال دسته داس با تیغه آن.
-
کُم کردن
لهجه و گویش بختیاری
kom kerdan تاول زدن دهان اسب بر اثر عصبى شدن (اگر به یکى از دو اسب در کنار هم بسته شده جو دهند و به دیگرى ندهند، آنکه محروم از خوردن بوده عصبى مىشود و دهانش تاول مىزند و از خوراک مىافتد. براى بهبود حال چنین اسبى به او جو و کشمش دهند و اگر خوب نشد تاو...
-
کِم کِمى
لهجه و گویش بختیاری
kem kemi bu kem kemi .
-
hypochromic microcytic anemia
کمخونی کمرنگریزگویچهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نوعی کمخونی که در آن میزان هموگلبین و اندازۀ یاختههای قرمز خون کاهش مییابد
-
hypochromic anemia, Faber's syndrome
کمخونی کمرنگگویچهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] کمخونی همراه با کاهش نامتناسب میزان هموگلوبین یاختههای قرمز خون
-
amblyopia ex anopsia
پیکمبینی بیشکمکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پیکمبینی براثر کار نکردن طولانیمدت چشم
-
hypotonic solution
محلول کمفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] محلولی که فشار اسمزی آن کمتر از محلول مجاور است
-
very low-density lipoprotein, VLDL
لیپوپروتئین بسکمچگالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نوعی لیپوپروتئین در خون که عموماً در کبد ساخته میشود و ذرات آن بین 30 تا 80 نانومتر است و تریگلیسریدها را از کبد و رودۀ کوچک به بافتهای چربی و ماهیچهای حمل میکند