کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
minimal pair
جفت کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] دو تکواژ که تنها در یک واج با هم تفاوت دارند
-
whole-object
تامکمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ روانکاوی، کلیت یک شخص که کامینۀ عشق باشد و نه فقط بخشی از بدن او
-
minimum thermometer
دماسنج کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی دماسنج که پایینترین دما را در بازۀ زمانی معین نشان میدهد
-
minimum temperature
دمای کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] کمترین دمای گزارششده در یک محل در دورۀ زمانی معین
-
minimum configuration
پیکربندی کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی پیکربندی با کمترین امکانات سختافزاری و نرمافزاری
-
minimum masking
پوشش کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] تراز آغازین پوشش در شنواییسنجی، بلافاصله قبل از کفه
-
minimal state
دولت کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] دولتی با حداقل تمرکز قدرت و مسئولیت برای ادارۀ امور جامعه
-
کمینه سازی
دیکشنری فارسی به عربی
تحقيق الحد الادني
-
کمینه ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
قلل
-
minimum daily requirement, MDR
نیاز روزانۀ کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← نیاز روزانه
-
minimum audible pressure
فشار شنیدپذیری کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] فشار صوت در آستانۀ شنیدپذیری تکگوشی که برای اندازهگیری آن صدا ازطریق گوشی پخش میشود اختـ . فشینه MAP 2
-
waste minimization
کمینهسازی پسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فعالیت منتهی به کاهش تولید پسماند، بهخصوص در واحدهای صنعتی
-
security control baseline
کمینۀ واپایش امنیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجموعۀ حداقل واپایشهای امنیتی که در سه رده برای سامانههای دارای ضربهپذیریِ کم و متوسط و زیاد تعریف میشود
-
minimum audible field
میدان شنیدپذیری کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] فشار صوت در آستانۀ شنیدپذیری دوگوشی که برای اندازهگیری آن، صدا ازطریق بلندگوی مستقر در زاویۀ صفر درجۀ میدان آزاد صوتی پخش میشود متـ . مشینه MAF 2
-
minimum-phase wavelet
موجک کمینهفاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] موجک دونمونهای [a,b] هرگاه |a|>|b| باشد