کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمیابی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کمیابی
مترادف و متضاد
تنگی، غل، نایابی، ندرت ≠ وفور
دیکشنری
dearth, famine, paucity, rarity, scarceness, scarcity
-
جستوجوی دقیق
-
کمیابی
واژگان مترادف و متضاد
تنگی، غل، نایابی، ندرت ≠ وفور
-
کمیابی
دیکشنری فارسی به عربی
فاقة , مجاعة , ندرة
-
جستوجو در متن
-
ندرة
دیکشنری عربی به فارسی
کميابي
-
قَحط و غَلا
فرهنگ گنجواژه
کمیابی.
-
ندرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ندرة] nodrat کمی؛ کمیابی.
-
scarcities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمبود، کمیابی
-
ندرت
واژگان مترادف و متضاد
کمی، کمیابی، نایابی ≠ وفور
-
قحطی
فرهنگ واژههای سره
خشکسالی، کمیابی، نایاب
-
dearth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمبود، کمیابی و گرانی، قحط و غلا
-
غل
واژگان مترادف و متضاد
۱. غلا، قحط، کمیابی ۲. خشکسالی، قحطسالی
-
آدم قحطی
فرهنگ فارسی معین
( ~. قَ) ( اِ.) کنایه از: کمیابی آدم های شایسته و کارآمد.
-
تنگ سالی
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (حامص .) خشک سالی ، کمیابی و گرانی ارزاق .
-
famines
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قحطی، قحط و غلا، تنگ سالی، کمیابی
-
فاقة
دیکشنری عربی به فارسی
تندگستي , فقر , فلا کت , تهيدستي , کميابي , بينوايي